۱۳۹۳ مهر ۱۴, دوشنبه

واکنش دولت اصلاحات سید محمد خاتمی پس از مرگ یک دختر ۱۵ ساله به علت نداشتن پول دارو

روی سنگ قبر هاجر ننوشتند علت مرگ نداشتن پول دارو

۱۲سال پیش در چنین روزی، هاجر نویدی منش، متولد سال ۶۶ در روستای شوتاور از توابع بخش چاروسا شهرستان قلعه رئیسی در شهر دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد در تاریخ دهم تیر سال ۸۱ فوت کرد. او به دلیل فقر خانواده و روستایش جانش را از داد. اما جان خانم هنوز هم بعد از ۹ سال خودش را مقصر مرگ هاجر می داند و می گوید: هیچ شکایتی از هیچ کس ندارم. هاجرم مرد چون فقیریم و روستا امکانات نداشت!

نوش دارو بعد از مرگ هاجر

وقتی موضوع مرگ هاجر نویدی به دلیل فقر و نداشتن پول دارو ۴۰ روز بعد از فوت او در سال ۸۱ رسانه ای شد استاندار کهگیلویه و بویراحمد، پرداختن به مرگ هاجر را تلاش برای تضعیف دولت دانست و منتقدان را نصیحت کرد که اگر قصد مقابله با دولت را دارند صریح بیان کنند و به تزویر و نیرنگ متوسل نشوند.

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج نیز اعلام کرد که مقصر، مادر هاجر بوده چون خارج از وقت اداری به پزشک مراجعه کرده است!

پزشکیان، وزیر بهداشت وقت هم از این موضوع طفره رفته و گفته بود که تکلیف کل نظام بهداشت و درمان نامشخص است و رمضان زاده، سخنگوی دولت هم که در نشستی خبری درباره بکارگیری سه وزارتخانه برای پیگیری انقراض یوزپلنگ آسیایی صحبت می کرد در واکنش به مسئله مرگ هاجر گفت: اگر رئیس جمهور بخواهد هر اتفاقی را که در کشور می افتد پیگیری کند که دیگر به هیچ کار کلانی نمی رسد!

پس از آن کمیته ای در مجلس وقت تشکیل شد و وزیر بهداشت به دلیل توزیع نامناسب دارو، اشتباه پزشکی و مشکلات بهداشتی در مناطق محروم تا پای استیضاح هم پیش رفت. آن روزها برخی گفتند دلیل مرگ هاجر ترکیدن آپاندیسش بوده اما دکتر معالجش تشخیص نداده است. برخی دیگر گفتند او به دلیل خوردن غذای مسموم مریض شد ولی دکتری که معاینه اش کرده بود گفته بود گرما زده شده ببریدش خانه خوب می شود!

اما دیگر فرقی نمی کرد چون مادر هاجر پول نداشت که او را به درمانگاه مجهزتر ببرد. بعد از این حادثه تلخ به مدت ۶ ماه در روستای شوتاور آمبولانس مستقر شد و اهالی روستا تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند. امروز دیگر، داروهای لازم به خانه بهداشت شوتاور می رسد و دکتری از شهرستان قلعه رئیسی در ماه یکبار به روستا می آید و دو بهورز هم روستاییانی را که بیشتر فشار خون دارند درمان می کنند.

با این وجود برادر هاجر، این آبادانی را نوش دارو پس از مرگ سهراب می داند و می گوید: اگر دیوار تمام خانه های روستا را از طلا هم بسازند دیگر فایده ای ندارد چون هاجر زنده نمی شود.

مدتی بعد از مرگ هاجر، فرهاد برادر هم سن و سال او به دلیل اصابت فلز تیزی با چشم چپش در آستانه کور شدن قرار گرفت. همان دکتر معالج هاجر این بار تشخیص داد که نمی شود برای چشمش کاری کرد چون کور شده است!

خانواده هاجر که دیگر زیر بار این مشکلات کمر خم کرده بودند به اهواز رفتند تا پدر هاجر در مرغداری کار کند و اوضاع زندگی شان بهتر شود اما او دیگر پیر شده بود و صاحب کار او را نمی خواست. بنابراین به یکی از دورافتاده ترین روستاهای خوزستان رفتند تا در کنار پسر بزرگش که خرج زندگیشان را می داد بمانند. در این مدت فرهاد به دکتر معالج دیگری مراجعه کرد ولی دیر شده بود. چون دکتر گفت اگر همان زمان معالجه می شد الان ۸۰ درصد بینایی اش را از دست نمی داد. اما هنوز هم خانواده هاجر توان پرداخت اجاره خانه شان را ندارند چه برسد به یک میلیون تومان پول عمل چشم فرهاد.

هاجر، پیش مرگ آبادانی روستایش شد

فصل برداشت خوشه های طلایی گندم فرارسیده و برف آب شده کوههای شوتاور به رودخانه می ریزد اما هاجرهای این روستا و دامهایشان با هم از آب رودخانه نمی خورند تا مریض شوند؛ چون هاجر جور همه را کشید و به جای همه جان داد.

گزارش کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/WdgO2L

و اکنون در دوران دولت «تدبیر و امید» نیز کمبود امکانات پزشکی و پزشک در برخی استان‌ها بیداد می‌کند.‌ چندی پیش زنی بعد از این‌که بیمارستان از پذیرش او سرباز زد، کودکش را در توالت بیمارستان به دنیا آورد.

گزارش کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/ztIu31

روزگــــــاری که برای نیــــــازمندان هر گونه امکانــــــات درمـــــــانی مجانــــــی بود!

محمدرضا پهلوی در یکی‌ از سخنرانی‌‌های خود گفته بود:
دوران تمدن بزرگ برای آنهایی که علاقه مند هستند بدانند به معنی دولتی است، که رفاه اجتماعی را تامین می‌کند، که همهٔ افراد از زمانی‌ که به دنیا می‌آیند ، تا لحظه مرگشان از انواع بیمه‌‌های اجتماعی بهره‌مند خواهند شد.

http://goo.gl/PvLBbo

چندی پیش یکی‌ از هموطنان به نام مهرداد .ش با ارسال تصویر دختران سپاه بهداشت در دوران پهلوی نوشته است:

سپاهیان بهداشت دختر در روستایی از استان لرستان
اوایل دهه پنجاه ، عکاس و خبرنگار فرنگی

قابل توجه چپی ها که هنوز از پشت کامپیوترهایشان در کشورهای امپریالیستی و پادشاهی دست بردار نیستند، گذشته ای که خود با همراهی ارتجاع در تخریب آن سهم بزرگی داشتند!

به دنبال چه بودید ؟ برابری ؟ سهیم بودن کارگران در کار ؟ آزادی حجاب و زن ؟ حق رای زنان ؟ تحصیل رایگان ؟ بیمه ، بهداشت و درمان ؟
بلی همه چیزبود بجز بازار سیاه ناصر خسرو و فروش کلیه ، فحشا و اعتیاد آن هم در سطح گسترده وبسیاری دیگرکه همه دانند.
عکس: ‏واکنش دولت اصلاحات سید محمد خاتمی پس از مرگ یک دختر ۱۵ ساله به علت نداشتن پول دارو

روی سنگ قبر هاجر ننوشتند علت مرگ نداشتن پول دارو 

۱۲سال پیش در چنین روزی، هاجر نویدی منش، متولد سال ۶۶ در روستای شوتاور از توابع بخش چاروسا شهرستان قلعه رئیسی در شهر دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد در تاریخ دهم تیر سال ۸۱ فوت کرد. او به دلیل فقر خانواده و روستایش جانش را از داد. اما جان خانم هنوز هم بعد از ۹ سال خودش را مقصر مرگ هاجر می داند و می گوید: هیچ شکایتی از هیچ کس ندارم. هاجرم مرد چون فقیریم و روستا امکانات نداشت!

نوش دارو بعد از مرگ هاجر

وقتی موضوع مرگ هاجر نویدی به دلیل فقر و نداشتن پول دارو ۴۰ روز بعد از فوت او در سال ۸۱ رسانه ای شد استاندار کهگیلویه و بویراحمد، پرداختن به مرگ هاجر را تلاش برای تضعیف دولت دانست و منتقدان را نصیحت کرد که اگر قصد مقابله با دولت را دارند صریح بیان کنند و به تزویر و نیرنگ متوسل نشوند.

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج نیز اعلام کرد که مقصر، مادر هاجر بوده چون خارج از وقت اداری به پزشک مراجعه کرده است!

پزشکیان، وزیر بهداشت وقت هم از این موضوع طفره رفته و گفته بود که تکلیف کل نظام بهداشت و درمان نامشخص است و رمضان زاده، سخنگوی دولت هم که در نشستی خبری درباره بکارگیری سه وزارتخانه برای پیگیری انقراض یوزپلنگ آسیایی صحبت می کرد در واکنش به مسئله مرگ هاجر گفت: اگر رئیس جمهور بخواهد هر اتفاقی را که در کشور می افتد پیگیری کند که دیگر به هیچ کار کلانی نمی رسد!

پس از آن کمیته ای در مجلس وقت تشکیل شد و وزیر بهداشت به دلیل توزیع نامناسب دارو، اشتباه پزشکی و مشکلات بهداشتی در مناطق محروم تا پای استیضاح هم پیش رفت. آن روزها برخی گفتند دلیل مرگ هاجر ترکیدن آپاندیسش بوده اما دکتر معالجش تشخیص نداده است. برخی دیگر گفتند او به دلیل خوردن غذای مسموم مریض شد ولی دکتری که معاینه اش کرده بود گفته بود گرما زده شده ببریدش خانه خوب می شود!

اما دیگر فرقی نمی کرد چون مادر هاجر پول نداشت که او را به درمانگاه مجهزتر ببرد. بعد از این حادثه تلخ به مدت ۶ ماه در روستای شوتاور آمبولانس مستقر شد و اهالی روستا تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند. امروز دیگر، داروهای لازم به خانه بهداشت شوتاور می رسد و دکتری از شهرستان قلعه رئیسی در ماه یکبار به روستا می آید و دو بهورز هم روستاییانی را که بیشتر فشار خون دارند درمان می کنند.

با این وجود برادر هاجر، این آبادانی را نوش دارو پس از مرگ سهراب می داند و می گوید: اگر دیوار تمام خانه های روستا را از طلا هم بسازند دیگر فایده ای ندارد چون هاجر زنده نمی شود.

مدتی بعد از مرگ هاجر، فرهاد برادر هم سن و سال او به دلیل اصابت فلز تیزی با چشم چپش در آستانه کور شدن قرار گرفت. همان دکتر معالج هاجر این بار تشخیص داد که نمی شود برای چشمش کاری کرد چون کور شده است!

خانواده هاجر که دیگر زیر بار این مشکلات کمر خم کرده بودند به اهواز رفتند تا پدر هاجر در مرغداری کار کند و اوضاع زندگی شان بهتر شود اما او دیگر پیر شده بود و صاحب کار او را نمی خواست. بنابراین به یکی از دورافتاده ترین روستاهای خوزستان رفتند تا در کنار پسر بزرگش که خرج زندگیشان را می داد بمانند. در این مدت فرهاد به دکتر معالج دیگری مراجعه کرد ولی دیر شده بود. چون دکتر گفت اگر همان زمان معالجه می شد الان ۸۰ درصد بینایی اش را از دست نمی داد. اما هنوز هم خانواده هاجر توان پرداخت اجاره خانه شان را ندارند چه برسد به یک میلیون تومان پول عمل چشم فرهاد.

هاجر، پیش مرگ آبادانی روستایش شد

فصل برداشت خوشه های طلایی گندم فرارسیده و برف آب شده کوههای شوتاور به رودخانه می ریزد اما هاجرهای این روستا و دامهایشان با هم از آب رودخانه نمی خورند تا مریض شوند؛ چون هاجر جور همه را کشید و به جای همه جان داد.

گزارش کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/WdgO2L

 و اکنون در دوران دولت «تدبیر و امید» نیز کمبود امکانات پزشکی و پزشک در برخی استان‌ها بیداد می‌کند.‌ چندی پیش زنی بعد از این‌که بیمارستان از پذیرش او سرباز زد، کودکش را در توالت بیمارستان به دنیا آورد.

گزارش کامل در لینک زیر: 
http://goo.gl/ztIu31

روزگــــــاری که برای نیــــــازمندان هر گونه امکانــــــات درمـــــــانی مجانــــــی بود!

محمدرضا پهلوی در یکی‌ از سخنرانی‌‌های خود گفته بود: 
دوران تمدن بزرگ برای آنهایی که علاقه مند هستند بدانند به معنی دولتی است، که رفاه اجتماعی را تامین می‌کند، که همهٔ افراد از زمانی‌ که به دنیا می‌آیند ، تا لحظه مرگشان از انواع بیمه‌‌های اجتماعی بهره‌مند خواهند شد.

http://goo.gl/PvLBbo

چندی پیش یکی‌ از هموطنان به نام مهرداد .ش با ارسال تصویر دختران سپاه بهداشت در دوران پهلوی نوشته است:

سپاهیان بهداشت دختر در روستایی از استان لرستان
اوایل دهه پنجاه ، عکاس و خبرنگار فرنگی

قابل توجه چپی ها که هنوز از پشت کامپیوترهایشان در کشورهای امپریالیستی و پادشاهی دست بردار نیستند، گذشته ای که خود با همراهی ارتجاع در تخریب آن سهم بزرگی داشتند!

به دنبال چه بودید ؟ برابری ؟ سهیم بودن کارگران در کار ؟ آزادی حجاب و زن ؟ حق رای زنان ؟ تحصیل رایگان ؟ بیمه ، بهداشت و درمان ؟ 
بلی همه چیزبود بجز بازار سیاه ناصر خسرو و فروش کلیه ، فحشا و اعتیاد آن هم در سطح گسترده وبسیاری دیگرکه همه دانند.‏

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر