۱۳۹۲ اسفند ۹, جمعه

وحشت آخوندها از چهارشنبه سوری, توقيف ۴۶هزار عدد ترقه در پارس جنوبی

سرکرده نيروی انتظامی ويژه پارس جنوبی در ارائه بيلان اقدامات خود برای «ايجاد امنيت پايدار!» اعلام کرد 46هزار عدد ترقه در پارس جنوبی کشف و ضبط کرده است.

وی که برای اعلام اين موضوع يک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرده بود، کشف ترقه را دستمايه قدرت نمايی رژيم کرد و از جمله گفت: «مأموران کلانتری 11 نخل تقی عسلويه به يک دستگاه خودروی پژو 405 مظنون شده و آن را متوقف کردند و پس از بازرسی از خودرو تعداد 46هزار عدد انواع مواد محترقه قاچاق کشف شد و در اين راستا يک نفر متهم دستگير شد».
طرح از بادبان
بگو نه

کری: نقض حقوق بشر در جهان ادامه دارد

دولت ها بطور منظم مردم خود را از حق آزادی بیان و اعتراض به اقدامات آزار دهنده رهبرانشان محروم می کنند.

به گزارش «محبت نیوز» ایالات متحده آمریکا کشورهای سراسر جهان را به نقض گسترده حقوق بشر متهم کرده است.
به نقل از رادیو صدای امریکا، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت بسیاری از دولت ها بطور منظم مردم خود را از حق آزادی بیان و اعتراض به اقدامات آزار دهنده رهبرانشان محروم می کنند.
کری که در وزارت امور خارجه هنگام انتشار گزارش سالیانه وضعیت حقوق بشر در سراسر جهان سخن می گفت اظهار داشت ابراز عقیده نباید به پیگرد و مجازات منجر شود، و افزود تاریخچه حقوق بشر در آمریکا کامل نیست، اما «هیچ کشوری بیشتر از آمریکا به حقوق بشر متعهد نیست.»
.

دو زندانی سیاسی کُرد مجددا به اعدام محکوم شدند

خبرگزاری هرانا – سید سامی حسینی و سید جمال محمدی دو زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان مرکزی ارومیه از سوی دادگاه کیفری این شهر به اعدام و ده سال زندان محکوم شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با شکایت نماینده حقوقی سپاه ارومیه از این دو زندانی به اتهام قتل یک عضو سپاه که گفته می‌شود در درگیری با چریک‌های مخالف دولت ایران به قتل رسیده است؛ پرونده‌ای با اتهام قتل در دادگاه کیفری ارومیه بر علیه این دو زندانی سیاسی باز شد.
دادگاه کیفری ارومیه بدون حضور خانواده شکات و تنها با اکتفاء به حضور نماینده حقوقی سپاه، آن‌ها را محاکمه و به اتهام قتل به اعدام و هم چنین به اتهام تخریب اموال دولتی به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم نمود.
سید سامی حسینی و جمال محمدی در سال ۸۷ از سوی اطلاعات سلماس بازداشت و پس از تحمل سه ماه ۱۰ روز انفرادی در بازداشتگاه این اداره و تحمل شکنجه جسمی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب خوی به اتهام محاربه از طریق همکاری با حزب حیات آزاد کردستان به اعدام محکوم نمودند. پرونده این دو زندانی پس از آن به دیوان عالی کشور ارجاع شد و عینا در شعبه ۳۲ تائید شد.
پس از مداخله وکیل متهمین و تقاضای اعاده دادرسی و قبول آن از سوی دیوان عالی کشور پرونده مجددا به شعبه هم عرض و به شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه واگذار شد، ریاست این شعبه طی دو جلسه دادگاه در سال ۹۱ این دو زندانی را به اتهام همکاری با حزب مذکور به ۱۰ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان قزوین و اراک محکوم نمود.
دو زندانی مذکور در حالی در شعبه ۱۶ دادگاه کیفری استان به اتهام قتل محاکمه شدند که پیش از رای شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه چنین اتهامی در مورد ایشان وجود نداشت.
یکی از نزدیکان این زندانیان به گزارشگر هرانا گفت: «این حربه جدید دستگاه‌های امنیتی کشور است و زمانی که پرونده زندانیان سیاسی متهم به عضویت در پژاک در دادگاه انقلاب شکست می‌خورد مجددا در دادگاه عمومی به اتهام قتل یک عضو خود این زندانیان را محاکمه می‌کنند تا نهایتا آن‌ها را اعدام کنند.»
وی در پایان یادآور شد: «اوایل سال جاری نیز یک زندانی کرد تبعه ترکیه پس از شکسته شدن حکمش از سوی دیوان عالی کشور به اتهام قتل یک عضو سپاه محاکمه و به اعدام محکوم شده بود.»
این احکام هفته گذشته به آن‌ها در زندان مرکزی ارومیه ابلاغ شده است و با احتساب محکومیت قبلی این دو زندانی هر کدام به ۲۰ سال حبس تعزیری و اعدام محکوم شدند.



۱۳۹۲ اسفند ۸, پنجشنبه

فرار پليس بعد از قتل يک بچه 13 ساله توسط نيروي انتظامي

روز دوشنبه 5 اسفند ماه سال 92 يک پسر بچه 13 ساله به نام حميد مولايي در شهرلردگان توسط ماموران نيروي انتظامي کشته شد .به گفته شاهدان عيني از ساعت 14 و پس از مرگ اين کودک شهر حالت جنگي به خود گرفته و ماموران از ترس وارد شهر نميشوند ولي شهر را به محاصره خود درآوردند.
به گفته شاهدان در ساعت 13 روز دوشنبه 5 اسفند يک گروه از پليس به بهانه پيدا كردن مواد مخدر براي تفتيش وارد خانه اي ميشوند و قصد دستگيري پسر بزرگ خانه را داشتند . صاحب خانه براي جلوگيري از بازداشت پسرش با ماموران درگير ميشود در همين حين يکي از ماموران پسر بزرگ را که در حال فرار از روي پشت بام بوده هدف مي گيرد و لي در يک لحظه کوتاه پسر کوچک که حميد نام داشت وارد حياط شده و مورد اصابت گلوله قرار ميگيرد او از ناحيه سر گلوله مي خورد و بلافاصله فوت مي کند. بلافاصله همسايگان و آشنايان وارد مهلکه شده و پليس از ترس پا به فرار مي گذارد هم اکنون در شهر حالتي غير عادي حاکم است .

برای عدالت

بی خبری از وضعيت بازداشت شدگان روز جهانی زبان مادری در اردبيل

از بازدشت شدگان دوشنبه 28بهمن اردبيل که به مناسبت روز جهانی زبان مادری بازداشت شده بودند، اطلاعی در دست نيست.
خانواده های سعيد حسينی و ناصر عبداللهی که همزمان روز جهانی زبان مادری و فعاليتهای مربوط به آن در اردبيل بازداشت شده و تحت شکنجه مأموران امنيتی نيروی انتظامی قرار گرفته بودند، گفتند هيچ گونه اطلاعی از وضعيت اين دو ندارند.. مأموران انتظامی در روزهای گذشته تأييد کرده بودند که سعيد حسنی در زندان اردبيل نگهداری می شود اما روز (سه شنبه) به هنگام مراجعه والدين سعيد حسينی به نيروی انتظامی استان اردبيل، اين مسأله از طرف آنها تکذيب شده است و مأموران ادعا کرده اند که وی در زندان اردبيل نيست.
همچنين والدين ناصر عبدالحسين زاده، گفته اند اطلاعی از وضعيت فرزندشان ندارند و نيروی انتظامی نيز از ارائه اطلاعاتی مبنی بر محل نگهداری وی سر باز می زند.
گفتنی است سعيد حسينی و ناصر عبداللهی روز دوشنبه 28بهمن ماه، ساعت 11 شب توسط مأموران نيروی انتظامی دستگير شده و به يکی از مراکز نيروی انتظامی شهرستان پارس آباد منتقل شده بودند و بعد از دو روز شکنجه شديد در نيروی انتظامی و اداره اطلاعات، به مکان نامعلومی منتقل شده اند.
Freedom Messenger - Ghasedane Azadi

ما خواستارلغو حکم اعدام لقمان و زانیارمرادی هستیم..

۱۳۹۲ اسفند ۷, چهارشنبه

زندانی مسیحی: شکنجه های روحی در زندانهای جمهوری اسلامی بیداد می کند!

« شکنجه های روحی و روانی در زندانهای رژیم چیزی کمتر از شکنجه بدنی نیست، بازجویان حتی با پرسش‌های بیمار گونه در رابطه با خصوصی ترین مسائل خانوادگی سعی در آزار و اذیت افراد دارند.» اینان گفته های یک زندانی نوکیش مسیحی است که پس از آزادی و خروج از کشور در گفتگو با «محبت نیوز» به این وضعیت اشاره داشته است .
« محبت نیوز» - طی سالهای گذشته به خصوص پس از رخدادهای سیاسی و اجتماعی سال 1388 که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری گریبان جمهوری اسلامی را گرفت، عرصه بر فعالین سیاسی و اجتماعی و دگراندیشان عقیدتی و دینی به شدت تنگ شد و حکومت از هر اهرمی برای تحت فشار قرار دادن آنان استفاده کرد. از جمله فشار بر اقلیت‌های دینی به خصوص نوکیشان مسیحی که شامل تعطیل کردن کلیساها، دستگیری و شکنجه و صدور احکام سنگین از جمله زندان‌های طولانی و تبعید به مناطق بد و آب هوا می‌شد. همین فشارها و تهدیدات سبب شد تا جمع زیادی از مسیحیان و نوکیشان مسیحی به اجبار ترک وطن کنند. «حسن سادات باریکانی» از نوکیشان مسیحی است که پس از تحمل چند ماه حبس در زندان اوین با قرار وثیقه تا صدور حکم نهایی دادگاه به طور موقت آزاد بود. در همین مدت فشارها و تهدیداتی که مستقیم و غیرمستقیم زندگی خانوادگی و شغل وی را تحت تاثیر قرار داد به حدی بود که وی مجبور شد به طور غیرقانونی از مرزهای شمالغرب کشور خارج و به همراه خانواده به ترکیه پناهنده شود.
آقای باریکانی نحوه آشنایی شما با مسیحیت و نحوه دستگیری شما در ایران چطور بود؟
من در ایران جز کار آفرینان بودم و وضع معیشت ی نسبتن خوبی داشتم و مدیریت یک مجموعه را به عهده داشتم. از طریق یکی از افرادی که در آن شرکت استخدام شد با مسیحیت آشنا شدم. چون در حال حاضر از وضعیت آن فرد خبر ندارم صحبتی هم در مورد او نمی کنم. این فرد من را به کلیسا بُرد و وارد فضای تازه ای کرد که احساس آرامش می کردم. مدتی گذشت و با اعتماد متقابلی که نسبت به هم پیدا کردیم به مراسم دعا در کلیسای خانگی رفتیم. مدتی گذشت و دیدم آنقدر در خودم و زندگیم تغییرات مثبت ایجاد شده که از آن دوست خواستم در منزل ما هم مراسم دعا برگزار شود. دی ماه سال 89 بود که برای اولین بار چند مامور لباس شخصی به منزل ما ریختند و دستگیر شدم. ماموران از کامپیوتر و لپ تاپ گرفته تا جزوات و کتاب مقدس را با خود بردند. با وضعیتی تاسف برانگیز با توجه به اینکه صبح زود به داخل منزل ما آمدند من را هم با چشم بند بردند. چیزی که در آن لحظه متوجه شدم از منزل ما که در منطقه آریاشهر تهران بود حدود 10 دقیقه مسیر طی شد تا به جایی رسیدیم که مد نظر آنها بود. آنجا که به نظرم از خانه های امن یا قرارگاه های غیر رسمی وزارت اطلاعات بود صدای تماس های رادیویی یعنی بیسیم به گوشم می رسید. همانجا متوجه شدم از مدتها قبل تحت نظر بودیم چون ریز مکالماتمان را هم داشتند. با این وجود خیلی تلاش می کردند به نوعی از زیر زبان من بکشند که چطور با خارج از کشور ارتباط دارم. برای من عجیب بود که با این همه امکانات اطلاعاتی از عمد آنقدر تاکید می کنند که با خارج تماس دارم یا اینکه فقط برای پرونده سازی بود. شب 15 اسفند من را آزاد کردند، البته از پشت در هشدار دادند که چشم بند ببندم، به داخل اتاق آمدند، من را سوار ماشین کردند و در منطقه فرحزاد رها کردند، خدا می داند با چه وضعیتی به خانه رساندم خودم را. در این مدت فقط در حد یکی دو دقیقه با منزل تماس داشتم. گفتند بگو به سفر رفتی و خودت به زودی تماس می گیری.
از آزار و شکنجه‌های روحی گذر کنیم چون هر لحظه در این حالت قرار داشتم. هنوز حال و هوای بد روزهای دستگیری در سرم بود و جو خانه ملتهب که بار دیگر در 28 فروردین 90 بازداشت شدم. این بار هم با همان وضعیت به سراغ من آمدند و با چشم بند سوار خودرو شدم، اما من را به اوین منتقل کردند. در این مرحله بود که پرونده من به دادگاه فرستاده شد. تبلیغ علیه نظام و اسلام ، محارب با خدا و پیغمبر(تغییر دین)، تشکیل کلیساهای خانگی و کمک مالی به نوکیشان مسیحی در آن دادگاه تفهیم  اتهام شدم. قاضی صلواتی رئیس دادگاه بود با آن رفتار و مدل حرف زدنش، اصلن انگار گوشش به هیچ کدام از دفاعیات من بدهکار نبود. در این بین موضوعاتی هست که فعلن نمی توانم درباره آنها صحبتی کنم و حتمن روزی درباره آنها خواهم گفت. اما در بند 209 که ممنوع الملاقات بودم از بدترین دوران زندگی من بود. بعدها که با قرار وثیقه به مرخصی آمدم متوجه شدم که کلیه حسابهای بانکی‌ام مسدود شده و ممنوع الخروج شدم. می دانستم راحتم نمی گذارند. به خاطر آزار و اذیتی که ‌شدم و تهدیداتی که خانواده ام می شد علیرغم میل باطنی مجبور شدم تا بطور غیر قانونی از کشور خارج شوم.
وضعیت نوکیشان مسیحی و اقلیت‌های دینی در ایران چطور است؟
در ایران وضعیت اقلیت های مذهبی بخصوص نوکیشان مسیحی بسیار دشوار و تحت فشار دستگاهای اطلاعاتی و امنیتی می باشند. زمانی شده بود که کلیساها برای ورود افراد از آنها کارت شناسایی و آدرس و تلفن منزل می خواستند و این مشخص بود که برای اطلاع دادن به دستگاههای امنیتی بود. حتی بعضی کلیساها بر اثر فشارهای مقامات امنیتی مجبور شده بودند که با اطلاعات همکاری داشته باشند والا وضعیت از آنچه که برای کلیساها و ایماندران بود بدتر میشد. باز وضعیت کلیساهای خانگی بهتر است چون تا وقتی شناسایی نشوند امنیت برقرار است. ما مسیحیان زیادی داریم که در زندان به سر می برند و اسم و رسمی از آنها به بیرون درز نمی کند. به خصوص در شهرستانها. وضعیت در تهران متقاوت است و اخبار زندان به بیرون می رسد اما در شهرهای کوچک وضعیت فرق دارد و بی نام نشان زیاد در زندان داریم.
-از شرایط خودتان و دیگران در در زندان بگویید:
من دو بار دستگیر شدم. هر دو بار در زندان اوین و ممنوع الملاقات بودم. در هیچ کدام از این دوران شکنجه بدنی نشدم، اما آنهایی که به زندان می‌افتند می‌دانند که شکنجه های روحی و روانی در زندانهای رژیم بیداد می کند و چیزی کمتر از شکنجه بدنی نیست. بازجویی های طولانی مدت در حالی که با بدترین الفاظ و توهین‌ها زندانی رو خطاب قرار می دهند. سوال کردن درباره مسائل ناموسی و شخصی، گفتن بعضی حرفها مثل اینکه همسر و بچه‎های شما در خطر هستند و یا خانواده شما در شرایط بد قرار دارند در حالیکه دسترسی به هیچ اطلاعاتی از سلامتی و خانواده نداری و یا پرسش‌های بیمار گونه درباره رابطه شخصی با همسر، اینها مسائلی است که زندانی پس از بازداشت و در هنگام بازجویی با آن سر و کار دارد.
در مورد وضعیت درون زندان گرچه برنامه نظافت و حمام هفتگی هست، اما کمتر رعایت می‌شود. حتی استفاده از سرویس بهداشتی هم با دردسر همراه است. کافیست ماموران دلشان نخواهند وقتی برای استفاده از توالت خبرشان می کنی توجه کنند و یا اینکه بهشان گفته باشند فلان زندانی را تحت فشار قرار دهید آن وقت است که سختی های انفرادی تازه خود را نشان می دهد. حتی سطحی ترین حقوق یک زندانی را هم دربند 209 رعایت نمی کنند.

فائزه: قبل از انقلاب، زنان وضعیت بهتری داشتند

به نظرم در حوزه زنان، دولت جدید شروع خوبی نداشته است و احساس یک نوع زن ستیزی در این دولت دارم.

« محبت نیوز» -  به نقل از افکار نیوز، بخشی از سخنان دختر آقای هاشمی رفسنجانی در گفت و گو با «الشرق الاوسط» به شرح زیر است:
به نظرم در حوزه زنان، دولت جدید شروع خوبی نداشته است و احساس یک نوع زن ستیزی در این دولت دارم. مثلن خانم ابتکار را ببینید، قبلن چادری نبود و وقتی به سمت معاون رئیس جمهور رسید چادر سر کرد. یا حتی ما خانم هایی داریم که سمت گرفته اند اما چادری هم نبودند.
-چون در زمان انقلاب ۱۶ ساله بودم ، اطلاعات دقیقی از مشارکت زنان در آن زمان ندارم و اطلاعاتم از روی شنیده ها و منابع مکتوب است. به نظر من از نظر سیاسی با توجه به آمار موجود و همچنین با توجه به شرایط زمانی که مربوط به ۳۵ سال قبل است، وضعیت بهتری نسبت به هم اکنون داشت. اگر آن موقع دو وزیر زن (وزیر آموزش و پرورش و وزیر مشاور در امور زنان) داشتیم در شرایط فعلی باید چند برابر آن زمان باشد که یک وزیر زن هم نداریم. همینطور به صورت نسبی و درصدی، تعداد زنان نماینده آن زمان در مجلس ملی و سنا قابل توجه تر از شرایط فعلی بوده است. یعنی اگر جهانی شدن و بهبود وضعیت زنان در این بیش از سه دهه را اضافه کنیم، مشاهده می شود در بخش مشارکت سیاسی زنان خیلی عقب مانده ایم. یعنی از نظر سیاسی نه تنها پیشرفت نبوده است بلکه عقب گرد هم داشته ایم.
در حوزه مطبوعات هم شاهدعقب‌گرد هستیم
به گزارش ایسنا٬ فائزه رفسنجانی روز دوشنبه در نشستی در تهران گفته، متاسفانه چیزی که امروز در حوزه مطبوعات شاهد هستیم٬ عقب‌گرد است.
وی افزود، در صد سال پیش وضع مطبوعات ایران بهتر بود. به عنوان مثال در زمان مشروطه انتشار جراید و روزنامه‌ها به مجوز احتیاجی نداشت و صاحبان روزنامه تنها به اعلام ثبت روزنامه‌شان اکتفا می‌کردند. الان مجوز که هیچ٬ حتی اشد مجازات را برای یک روزنامه در نظر می‌گیرند.

.

در تهران ؛ صیغه ساعتی 100 هزارتومان !

در مورد زنانی که در این سایت معرفی شده‌اند هم آمده است: «خدمات این مجموعه در زمینه ازدواج موقت فقط شامل خانم‌های مطلقه و بیوه می‌شود.» مدیر این سایت،‌ این اقدام را به خاطر اینکه طبق اصول و شرع اسلام است در راستای بحث خانه عفاف می‌داند.

 « محبت نیوز» - سایت قانون آنلاین گزارشی از سایت ازدواج موقت تهران منتشر کرده است که در آن با مدیر این سایت هم گفتگو شده است.
در شبکه اجتماعی فیس‌بوک و توییتر وبلاگی معرفی شده با عنوان «مرکز رسمی ازدواج موقت تهران» و سریع در صفحات تعداد زیادی از کاربران این شبکه‌ها به اشتراک گذاشته شد و نظرهای مختلفی در رابطه با آن مطرح شد.
زمانی که وارد این وبلاگ می‌شوید عنوانی با مضمون «این وبلاگ در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد به ثبت رسیده است» خودنمایی می‌کند و در معرفی آن ‌آمده است که «مرکز رسمی ازدواج موقت جامعه مجازی پیوند (زوج‌یابی) تهران» و به کاربران اطمینان داده می‌شود که «خدمات مربوط به ازدواج موقت، خدمات خصوصی تلقی شده و اطلاعات مربوط به آن در اختیار هیچ ارگان یا سازمان دولتی قرار نمی‌گیرد و در هیچ کجا (بجز این مرکز) ثبت نمی‌شود و برای مخاطبین مشکل‌ساز نخواهد بود.»
در مورد زنانی که در این سایت معرفی شده‌اند هم آمده است: «خدمات این مجموعه در زمینه ازدواج موقت فقط شامل خانم‌های مطلقه و بیوه می‌شود.»
- مدیر سایت از نیت خیر خود برای کمک به جوانانی که مشکل ازدواج دارند سخن گفت و ادعا کرد با وجود اینکه توهین‌هایی بسیاری به وی شده، همچنان در ادامه این مسیر مصر است. او از برنامه‌هایش برای فراگیری این مسئله طبق اصول و شرع در سایر استان‌ها سخن می‌گوید و مشکل اصلی خود را ناتوانی در پاسخگویی به همه مراجعه‌کنندگان عنوان می‌کند. او از فعالیت این مرکز زیر نظر یکی از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و مشورت با فردی روحانی و یک حقوقدان صحبت کرد.
- او در پاسخ به این پرسش که آیا این خانم‌ها «عده» نگه می‌دارند گفت: «در این مرکز بیشتر از زنان یائسه استفاده می‌شود و اگر خانمی هم یائسه نباشد، ‌شرط عدم دخول گذاشته می‌شود تا عده به آن تعلق نگیرد.»
- زمانی که از او در مورد قیمت‌های مندرج در سایت سوال پرسیده می‌شود،‌ با تاکید خاصی از آن به عنوان مهریه یاد کرده و ادامه می‌دهد: «مرکز ما به خاطر معرفی و ارتباط مراجعه‌کننده با خانم 40 هزار تومان دریافت می‌کند که خودمان هم قبول داریم رقم بالایی است و سعی در کاهش آن داریم. اما خانم‌هایی که با ما همکاری می‌کنند مهریه‌های مختلفی را با توجه به ویژگی‌های که برخوردار هستند مد نظر دارند که از 40 هزار تومان شروع می‌شود تا ساعتی 100 هزار تومان.»
- مدیر این سایت،‌ این اقدام را به خاطر اینکه طبق اصول و شرع اسلام است در راستای بحث خانه عفاف می‌داند و در خصوص تعداد مراجعان می‌گوید: «استقبال از این کار بالا بوده و تماس‌هایی که با مرکز گرفته می‌شود بسیار زیاد است. گاهی اوقات ما را کلافه می‌کنند، اما می‌توان گفت در روز برای 20 مراجعه‌کننده قرار ملاقات صورت می‌گیرد. اکثر ملاقات‌کنندگان در رنج سنی 23 تا 28 سال هستند و اغلب تهرانی یا دانشجو در تهران هستند،‌ هرچند که میهمان از شهرستان هم داریم.»
- او از همکاری چهار خانمی که هم از لحاظ اعتقادی و هم از لحاظ سلامت تاییدشده هستند سخن گفت و در رابطه با چگونگی آشنایی با آن‌ها توضیح می‌دهد: «این خانم‌ها توسط دفاتر ازدواج و طلاق به ما معرفی می‌شوند. به خاطر تعداد اندکشان ما با مشکلاتی مواجه شده‌ایم و از دفاتر خواسته‌ایم اگر موردی سراغ دارند به ما معرفی کنند و در سایت‌ خودمان اعلام کرده‌ایم که اگر زنی مطلقه است و شرایط آن را دارد برای رضای خدا و رفع مشکل جوانان با ما همکاری کند. به خاطر همین تعداد کم خانم‌ها و تقاضاهای بسیار، یکی از خانم‌ها تا مدت‌ها وقت ندارد و برای خانم‌های دیگر نیز باید چند روز دیگر وقت داد.»
- «این خانم‌ها مشکلات مالی و نیاز جنسی دارند، اما بیشتر به خاطر مسائل مالی با ما همکاری می‌کنند هرچند که برخی از آن‌ها با وجود اینکه کارمند بوده و در سن یائسگی هستند به خاطر اعتقادات و کمک به جوانان با ما همکاری کرده و بعضی هم  قرار ملاقات در منازل خودشان است. آن‌ها فرزندان بزرگسال دارند که بی‌خبر از این موضع هستند.»
- «ما کار خلاف شرع و قانون انجام نمی‌دهیم و نیتمان خیر است و معتقدیم که خدا هم در این راه ما را کمک خواهد کرد. اما متاسفانه این‌گونه مسائل در جامعه ما فرهنگ‌سازی نشده و برخوردهای بدی با موضوع می‌شود. مردم بین این کار و کار حرام زنا تفاوتی قائل نمی‌شوند و ما را به برخی مسائل متهم می‌کنند. از این توهین‌های بسیاری که به ما می‌شود بیزارم و نگرانی در مورد فیلتر کردن سایت یا برخورد قضایی ندارم چرا که طبق دین و شرع عمل می‌کنم،‌ ضمن اینکه از مشاوره‌های حقوقی هم بهره‌مند هستیم.»
- «اکثر خانم‌ها فقط یک‌بار صیغه این مردان می‌شوند به همین دلیل بیش از 60 الی 70 درصد از مردان مراجعه‌کننده با خانم‌های دیگر مرکز نیز قرار ملاقات گذاشته و صیغه یکدیگر می‌شوند.»
.

گشت ارشاد این بار در کابین هواپیما

کنترل زنان ایرانی برای داشتن حجاب اجباری از خیابان ها به کابین هواپیماهای پروازهای خارجی کشیده شده است.

« محبت نیوز» - سایت "انقلاب نیوز" با انتشار متن کوتاهی ضمن اشاره به "گزارشات فراوان" و "گفته ها" نسبت به طرز پوشش مسافران زن در پروازهای خارجی هشدار داده و از مسئولین خواسته شده است تا پوشش زنان را کنتترل کنند و امر به معرویف و نهی از منکر را عملی سازند.
در این مطلب از مسئولین خواسته شده است که مسئولیت کنترل و نظارت را در پروازهای خارجی – مادام که در آسمان ایران پرواز می کنند- داشته باشد. اشاره این مطلب به برداشتن روسری زنان به محض ورود به کابین هواپیمای پروازهای خارجی می باشد.
یکی از کارکنان اداری "ایران ایر" به شهرزاد نیوز می گوید: " حتی در پروازهای بین المللی خط هوایی ایران ایر با این که پرسنل و خدمه پرواز از مسافران می خواهند که از برداشتن روسری خودداری کنند، کسی ترتیب اثر نمی دهد."
.

۱۳۹۲ اسفند ۶, سه‌شنبه

خبر تکمیلی از اعدام چهارشنبه در شیراز

خبرگزاری هرانا – چهارشنبه هفته گذشته یک متهم به سرقت مسلحانه در شیراز از طریق چوبه دار در ملاء عام اعدام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عبدالرضا زرگانی در روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ در ملاء عام و در میدان کوزه‌گری شیرزا به اتهام سرقت مسلحانه اعدام شد.
جسد این جوان ٣٠ ساله عرب آبادانی روز پنج شنبه به خانواده وی تحویل داده شد و توسط بستگان در قبرستان «خضر» واقع در شهر آبادان دفن شد.
از طرفی قاضی کورش زارعی معاون دادستان شیراز و سرپرست دادسرای انقلاب شیراز گفت: عبدالرضا زرگانی به اتهام سرقت یک باب طلا فروشی شهر بیضاء در آبان ماه سال ١٣٩٠ که پس از واژگونی خودرو توسط نیروی انتظامی دستگیر شد. دادگاه انقلاب شیراز او را نیز به سرقت از بانک تجارت شعبه آرین شیراز متهم کرده بود که پس از محاکمه در شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز و تأیید حکم توسط شعبه ۳۳ دیوانعالی کشور این حکم روز چهارشنبه ٣٠ بهمن در شیراز اجرا شد.
کریم دحیمی به گزارشگر هرانا گفت: «خانواده زرگانی از اجرای حکم اعدام فرزندشان اطلاع نداشتند امری که بر خلاف آیین نامه نحوه اجرای حکم اعدام در ایران می‌باشد. براساس آیین نامه نحوه اجرای احکام اعدام، مقامات قضایی موظف هستند که خبر اجرای حکم را (۴٨ ساعت قبل از اجرای حکم، به وکیل و خانواده فرد محکوم) خبر دهند. همچنین محکوم به اعدام حق دارد با اشخاصی که می‌خواهد از جمله اعضای خانواده خود، به عنوان آخرین ملاقات، دیدار کند.»
دادگستری شیراز طی خبری ادعا کرده بود که عبدالرضا زرگانی پیش‌تر به دو فقره قتل اعتراف کرده بود، ولی خانواده این اعدامی هرگونه قتلی را در پرونده وی تکذیب می‌کنند.
در روزجمعه ٢ اسفند ١٣٩٢ کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل طی بیانیه‌ای از افزایش اعدام در ایران هشدار داده است. ایران پس از چین بیشترین شمار اجرای احکام اعدام و همچنین بالا‌ترین نرخ سرانه اعدام را در جهان دارد. سازمان ملل می‌گوید در سال گذشته میلادی بین ۵۰۰ تا ۶۲۵ نفر در ایران اعدام شده‌اند.
گفتنی است، در این پرونده یکی دیگر از متهمین به قطع دست محکوم شده و حکم وی در دیوان عالی کشور به تایید رسیده است.

ضرب و جرح محمد نوری‌زاد توسط ماموران وزارت اطلاعات

خبرگزاری هرانا –  ماموران وزارت اطلاعات روز گذشته، دوشنبه پنجم اسفندماه محمد نوری زاد، نویسنده و فیلمساز منتقد ایرانی را در مقابل این وزارت‌خانه مورد ضرب و شتم قراردادند.
آقای نوری زاد در وب سایت خود در این خصوص نوشته است: “صورتم برآسفالت بزرگراه نشست. سربه زیر زانویش را بر پسِ کله ام نهاد. سنگ ریزه ها بالای ابرویم را شکافتند و خون بیرون زد. بینی ام نیز با همین مشکل مواجه بود. گرچه تقلای من بیهوده می نمود اما تلاش کردم از ورود سنگریزه ها به آن سوی پوست صورتم جلوگیری کنم. زانویی که سربه زیر برسرم نشانده بود کار را دشوار می کرد. عینکم زیر صورتم مانده بود و هرآن ممکن بود بشکند و صورتم را بشکافد. راننده داد زد: همین را می خواستی روانی؟ با دهانی که به آسفالت خیابان چسبیده بود گفتم: من فردا باز همینجایم.”
آقای نوری زاد برای باز پسگیری اموال ضبط شده اش هر روز به ساختمان وزارت اطلاعات مراجعه میکند. 

دست‌کم شش زندانی جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند

خبرگزاری هرانا – طی روز جاری دست‌کم شش زندانی از زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز جاری سه‌شنبه ۶ اسفند ماه دست‌کم شش زندانی از بندهای مختلف زندان رجایی شهر کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «این زندانیان همگی به اتهام قتل عمد به قصاص (اعدام) محکوم شده‌اند و قرار است سحرگاه روز آینده حکم اعدام ایشان به اجرا در آید.»

سه شنبه های اعتراضی مقابل سفارت ننگین جمهوری اسلامی استکهلم2014-02-25
















۱۳۹۲ اسفند ۵, دوشنبه

عکس
عکس

دو زندانی سیاسی کرد بار دیگر به اعدام محکوم شدند

پس از سه ماه بلاتکیلفی بیدادگاه رژیم با لغو حکم اعدام دو زندانی سیاسی کرد مخالفت و مجددا آنها را به اعدام محکوم کرد.
بنابه گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، دیروز يکشنبه ۴ اسفندماه ۱۳۹۲ پس از سه ماه بلاتلکیفی علی و حبیب افشاری که حکم اعدام آنها در تاریخ 19.12.2013 بنا به درخواست کمسیون حقوق بشر اسلامی و از طرف دادگاه انقلاب اسلامی متوقف شده بود ،دوباره این حکم در دادگاه انقلاب اسلامی استان آذربایجان غربی مورد رسیدگی قرار گرفت و مجدد این دو زندانی سیاسی کرد به اعدام محکوم شدند.
یکی از اعضای خانواده این دو برادر زندانی سیاسی به کمپین گفت که دیروز کمیسیون حقوق بشری اسلامی طی نامه که در زندان به علی و حبیب داده اعلام کرده که پس از سه ماه از توقف حکم اعدام ، دادگاه دوباره طی رسیدگی مجدد پرونده، آنها را دوباره به اعدام محکوم کرده است.
این عضو خانواده افشاری گفت که این دومین باری است که مسئولان زندان و قضایی به علی و حبیب در زندان اعلام می کنند که حکم اعدامتان لغو شده است و آنچه معلوم است این بار با شکایت وزارت اطلاعات و درخواست این اداره لغو حکم اعدام تایید نشده است و وزارت اطلاعات اسرار بر اعدام این دو عضو خانوادمان را دارد.
وی در ادامه گفت که علی هم اکنون یکی از دستهایش در اثر عفونت فلج شده و یک گلوله هنوز در بدن وی باقی مانده است که باعث عفونت شدید و وی در وضعیت وخیم جسمی قرار دارد.
علی افشاری متولد 1359 شمسی به همراه برادرش حبیب الله افشاری متولد 1367 شمسی اهل روستایی گوگجلو حبیبله از توابع شهر مهاباد که از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شده است حکم صادره در دی ماه دو سال گذشته به آنها در زندان ارومیه ابلاغ شد که طولی نکشید که دیوان عالی کشور حکم اعدام این دو برادر را که خواستار تجدید نظر در حکم شده بودند را تائید کرد. دو برادر دیگر آنها به نامهای جعفر و ولی افشاری که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به 5 سال زندان محکوم و این چهار برادر همکنون در زندان مرکزی اورمیه و از اجازه ملاقات با خانوادشان محروم هستند.

محکومیت حبس قطعی چهار شهروند بهایی در مشهد

خبرگزاری هرانا – دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی چهار شهروند بهایی را به علت اعتقادات مذهبی به حبس تعزیری محکوم کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حکم چهار شهروند بهایی ساکن مشهد از سوی شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر خراسان رضوی اعلام شد.
بنا به رای صادره، حکم بدوی دو خواهر بهایی به نام های نیکا و نوا خلوصی عینا” تایید شد. طبق حکم بدوی، نیکا خلوصی به شش سال حبس تعزیری و نوا خلوصی به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بودند.
هم‌چنین طبق رای صادره، حکم بدوی “ادیب شعاعی” از یک سال و نیم حبس تعزیری به شش ماه حبس و حکم بدوی “مهسا مهدوی” از ۸ ماه حبس تعزیری به سه ماه و یک روز حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد.
 قابل ذکر است حکم اولیه شهروندان بهایی مذکور در شعبه سه دادگاه انقلاب و عمومی مشهد بر اساس اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و “عضویت در تشکیلات غیر قانونی بهایی” صادر شده است.

نگاره: ‏محکومیت حبس قطعی چهار شهروند بهایی در مشهد

خبرگزاری هرانا – دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی چهار شهروند بهایی را به علت اعتقادات مذهبی به حبس تعزیری محکوم کرد.

ادامه مطلب »»»

http://goo.gl/kU7r3S‏


ضرب و شتم لقمان مرادی هنگام اعزام به دادگاه

خبرگزاری هرانا – طی روز یک‌شنبه هنگام انتقال لقمان مرادی به دادگاه وی بدلیل امتناع از پوشیدن لباس دولتی بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، لقمان مرادی زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج روز یک‌شنبه ۴ اسفند ماه به تنهایی جهت اعزام به شعبه ۷۴ کیفری فراخوانده شد.
وی در هنگام اعزام بدلیل امتناع از پوشیدن لباس دولتی توسط چهار تن از مامورین زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «لقمان بوسیله مشت و لگد و باتون مورد ضرب و شتم قرار گرفت و چند قسمت از بدن وی نیز آثار کبودی مشهود است. جای باتون روی شانه‌ها، دست و کمر لقمان باقی مانده است. مامورینی که لقمان را مورد ضرب و شتم قرار دادند سعیدغفاری، رضا یوسفی، محسن منصوری و زلف علی نام داشتند.»
در ‌‌‌‌نهایت لقمان مرادی بدون حضور زانیار مرادی به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری منتقل و قاضی در مورد اعلام وکیل تعینی و یا تسخیری از وی سئوال کرد.
زانیار مرادی و لقمان مرادی متهم هستند پسر امام جمعه مریوان را به قتل رسانده‌اند.
پرونده ایشان پیش‌تر در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مورد بررسی قرار گرفته و برای ایشان محکومیت اعدام در نظر گرفته شده است.
لازم به یاد آوریست، این اتهام بار‌ها توسط زانیار و لقمان مرادی رد شده است.
نگاره: ‏ضرب و شتم لقمان مرادی هنگام اعزام به دادگاه

خبرگزاری هرانا – طی روز یک‌شنبه هنگام انتقال لقمان مرادی به دادگاه وی بدلیل امتناع از پوشیدن لباس دولتی بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

ادامه مطلب »»»

http://goo.gl/iwZAs8‏

۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

تجدید جلسه رسیدگی به پرونده تعلیق موقت پروانه وکالت نسرین ستوده

امروز یکشنبه 4 اسفند جلسه رسیدگی به پرونده تعلیق موقت پروانه وکالت نسرین ستوده به جلسه دیگری موکول شد.
بنابه گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، امروز یکشنبه 4 اسفندماه 1392، شعبه یک دادگاه انتظامی وکلا، با تجدید جلسه رسیدگی به پرونده تعلیق موقت پروانه وکالت نسرین ستوده فعال حقوق بشری و وکیل دادگستری، موافقت کرد. گفته می‌شود این موافقت در پی درخواست وکیل‌مدافع نسرین ستوده از این دادگاه صورت گرفته است.
همچنین رضا خندان همسر نسرین ستوده، امروز در فیسبوک خود نوشت: "امروز جلسه دادگاه نسرین در شعبه یک دادگاه انتظامی وکلا، با حضور دو تن از وکلای او -سرکار خانم گیتی پورفاضل و آقای عبدالصمد خرمشاهی- و عده‌ای از خبرنگاران و علاقه‌مندان برگزار شد. در ابتدای جلسه، نسرین به ابلاغ نشدن وقت رسیدگی به 2 تن از وکلایش -آقای عبدالفتاح سلطانی و سرکار خانم مهناز پراکند- اعتراض کرد و از دادگاه تقاضا کرد که جلسه تجدید شده و وقت رسیدگی برای جلسه آینده، به ایشان نیز ابلاع شود که این درخواست او از سوی دادگاه مورد موافقت قرار گرفت. آقای سلطانی با این که در زندان هستند اما پروانه وکالتشان هیچ مشکلی ندارد و می توانند در جلسات دادگاه شرکت کنند."
لازم به ذکر است وکیل‌مدافع نسرین ستوده با اشاره به جلسه امروز دادگاه انتظامی وکلا برای رسیدگی به پرونده تعلیق موقت پروانه وکالت موکلش، گفت: به منظور رفع پاره‌ای از ابهامات، رسیدگی به این پرونده به جلسه دیگری موکول شد.
به گزارش ایسنا، عبدالصمد خرمشاهی با بیان این مطلب، اظهار کرد: در این جلسه که در شعبه اول دادگاه انتظامی وکلا به ریاست آقای زکی‌خانی برگزار شد، پس از بیان مطالبی توسط اینجانب و دیگر همکارم و تقدیم لایحه دفاعیه و استماع اظهارات موکل،‌ قرار شد به منظور رفع پاره‌ای از ابهامات، استعلامات لازم در مورد این پرونده به‌عمل آید. وی افزود: بنا به درخواست موکلم مقرر شد از یکی دیگر از وکلای وی که از ابتدا وظیفه دفاع از خانم ستوده را بر عهده داشته، جهت حضور در دادگاه دعوت شود.
براساس این گزارش، این پرونده از سال ۸۹ تاکنون مطرح بود که نسرین ستوده به دلیل زندانی بودن نتوانسته بود در دادگاهی که برای رسیدگی به این موضوع تشکیل شد، حضور یابد.
گفتنی‌ است نسرین ستوده، فعال حقوق بشری و وکیل دادگستری، 13 شهریورماه ۱۳۸۹ بازداشت و به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر" به تحمل 6 سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. وی شهریورماه گذشته به همراه تعدادی دیگر از زندانیان از اوین آزاد شد.
Freedom Messenger - Ghasedane Azadi

لقمان مرادی امروز مجددا دادگاهی شد

امروز یک‌شنبه 4 اسفند ساعت ٦ صبح، لقمان مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام برای دادگاهی مجدد به دادگاه برده شد.
بنابه گزارش کمپین دفاع از زندان سیاسی و مدنی، امروز يکشنبه ۴ اسفندماه ۱۳۹۲ بنابه شكایت لقمان مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام، برای رسیدگی مجدد به اتهامات جدید انتسابی اطلاعات بر علیه وی، به دادگاه منتقل و دادگاهی مجدد شد.
طی تماس تلفنی یکی از اعضای خانواده لقمان مرادی در شهر مریوان، به کمپین گفت که لقمان در سلامتی کامل به‌سر می‌برد و وی تنها جهت دادگاهی دوباره به بیرون از زندان منتقل شده است. وی درباره اینکه دادگاه لقمان در کجا و یا چگونه برگزار شده است، اطلاعی نداشت و افزود که ما خبری از دادگاهی امروز نداریم، ولی تنها می‌دانیم که وی سالم است و انشاءلله تا غروب به زندان بازگرداننده خواهد شد.
گفتنی است که دیشب 3 اسفندماه 1392، مسوولان زندان رجایی شهر به لقمان مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام محبوس در این زندان، اطلاع داده‌ بودند که ساعت 6 صبح آماده رفتن به دادگاه برای دادگاهی مجدد باشد و همین امر موجب نگرانی شدید خانواده، هم‌بندی‌ها و دوستان وی شده بود.
لقمان مرادی و زانیار مرادی به حکم قاضی صلواتی در دادگاه شعبه ۱۵ انقلاب تهران به اتهام عضویت در حزب کومله و دست داشتن در قتل پسر امام جمعه مریوان در سال ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شدند. این درحالی بود که این دو زندانی کُرد بعد از انتقال به زندان رجایی شهر در چندین "رنجنامه" جداگانه اتهام ترور فرزند امام جمعه را تکذیب و اعترافات تلویزیونی پخش شده از سوی صدا و سیما را بر اثر شکنجه‌های غیرانسانی وزارت اطلاعات قبول کرده‌ بودند. آنها در این نامه‌ها ضمن افشای سناریوی دستگاه امنیتی و شکنجه‌های اعمال شده در طول دوران بازداشت، اعترافات پخش شده را به اجبار و در زیر فشار و شکنجه و دیکته شده وزارت اطلاعات اعلام کردند.
بنا به گزارش‌های قبلی کمپین، اخیرا پرونده این دو زندانی سیاسی کُرد که قبلا زیر نظر قاضی صلواتی بود، به دادگاه کیفری واگذار شد. در این باره یکی از هم‌بندی‌های این دو زندانی در تماسی با کمپین ضمن تایید این خبر گفت: "نماینده دادستان به نام خدابخش از زندان رجایی شهر کرج بازدید کرد. در هنگام بازدید زانیار مرادی از وی در مورد پرونده خودش سوال کرد که در مقابل مسوول زندان جواب داده که پرونده از قاضی صلواتی پس گرفته شده و به دادگاه کیفری واگذار شده است."
از طرفی دیگر برخی از فعالان حقوق بشری و خانواده این دو زندانی بر این باورند که این جابجایی پرونده به معنای تجدیدنظر در حکم اعدام یا اعاده دادرسی نیست؛ بلکه فقط جنبه عمومی پرونده را دارد. و شاید می‌خواهند پرونده زانیار و لقمان تبدیل به دو پرونده شود؛ یکی به جرم قتل پسر امام جمعه در دادگاه کیفری و دیگری به جرم محاربه در دادگاه انقلاب از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف حکومت. آنها بر این باورند که جریان پرونده در دو دادگاه کیفری و انقلاب در جهت اجرای قطعی حکم اعدام این دو زندانی انجام گرفته است.
Freedom Messenger - Ghasedane Azadi