۱۳۹۳ تیر ۶, جمعه

فرزندان ايران

یادم میاد پسرک کوچک واکس فروشی را در میدان توپخانه که به سمت یک آخوند رفت و گفت حاج آقا بده کفشت رو واکس بزنم اما آخوند به پسرک کوچک که در حین صحبت گوشه عباش رو گرفته بود تشر زد و گفت نه لازم نیست و بر دست پسرک زد تا عبایش را آزاد کند و در این هنگام خانمی که شاهد ماجرا بود به او گفت:''خجالت نمیکشی با بچه مردم این رفتار را میکنی؟!! به خاطر امثال شماهاست که این بچه کوچک باید تو خیابان ها کار کنه '' و آخوند شکم گنده در حالی که داشت دور میشد گفت: ببین پدر و مادرش چه گناهی مرتکب شدند که بچه آنها دچار این سرنوشت شده !!! و در این هنگام با خودم فکر کردم که چطور در زمان شاه باوجودی که تغذیه رایگان در مدارس توزیع میشد اگر هر خانواده ای فقیر بود و حتی علت وقوع زلزله را به خاطر حکومت شاه و خشم خداوند از حکومت شاه میدانستند ولی الان ها بچه های کار و خانواده های فقیر به علت گناهان پدر و مادرشان و زلزله های مختلف به خاطر بدحجابان پدید می آید و نه به خاطر رفتار حکومت آخوندها در نظام جمهوری اسلامی!!!

و هرگاه که به نظام جمهوری اسلامی فکر میکنم یک سئوال بدجوری ذهنم را به خود مشغول میکند: آیا خمینی به ملت ایران دروغ گفت؟!

آیا خمینی در هنگام ورودش از یک کشور اروپایی(فرانسه) به ایران با یک هواپیمای اجنبی (ایر فرانس) و در حالیکه دست در دست یک غربی (مهماندار فرانسوی) لبخند به لب پا به خاک ایران گذاشت نگفت :{ آب و برق را مجانی میکنینم}

آیا خمینی نگفت:{ آقای ارتشبد شما نمیخواهید مستقل باشید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ من به شما نصیحت میکنم بیایید به آغوش ملت و … ما نمیخواهیم ارتشیان را اعدام کنیم و …} و بعد که با همکاری و خیانت ارتشبد قره باغی و فردوست و بنا به توصیه ژنرال آمریکایی (ژنرال رابرت هایزر ) که به ایران رفته بود ارتش اعلام بیطرفی کرد و از جلو انقلابیون کنار رفت آنوقت فردای انقلاب آقای خمینی به خلخالی حکم مستقیم داد و اعدام ارتشبدها و سرلشکرها آغاز شد!!!

در زمان شاه به شهادت خود سران نظام(رفسنجانی) ایرانیان دارای ارج و قرب بودند و در بسیاری کشورها از جمله اروپا بدون ویزا و تنها با نشان دادن گذرنامه ایرانی تردد میکردند و نه مثل الان که برای فرار از ایران بر روی تکه های چوب قایق شکسته در آب های اقیانوس در کنار سواحل استرالیا کودکان و زنان ایرانی شناور باشند و غرق شوند! چطور همین چندسال پیش پس از جنگ سی و سه روزه لبنان,جمهوری اسلامی با چنان سرعتی جنوب لبنان را بازسازی کرد که سید حسن نصرالله رهبر گروهک تروریستی حزب الله از سخاوت خامنه ای در سرمایه گذاری و بازسازی جنوب لبنان تشکر کرد و آنوقت پس از سال ها از گذشتن از جنگی که خمینی و اطرافیانش هشت سال ادامه اش داند و با شعار «جنگ جنگ تا پیرزی» و «راه قدس از کربلا میگذرد» جوان های مردم را گوشت دم توپ نمودند هنوز هموطنانمان در خرمشهربا دادن آن همه شهید در محرومیت بسر میبرند؟!

فراموش نکرده ایم که چند وقت پیش طائب، در جمع مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه‌ها گفت:» اگر دشمن بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم(!) چون سوریه استان سی و پنجم(!) و یک استان استراتژیک برای ماست.»
خوب به یاد داریم پس از مرگ صدام در نوار غزه فلسطین توسط گروه های حماس و جهاد فلسطینی که جمهوری اسلامی حامی آنهاست در غم مرگ صدام که قاتل صدها هزار ایرانی بود سه روز عزای عمومی اعلام کردند.

جنوب لبنان مهمتر است یا فرزندان ايران زمین؟! سوریه مهمتر است یافرزندان ايران زمین؟!بولیوی و ونزوئلا مهمتر است یافرزندان ايران زمین؟!هیچ حکومتی در تاریخ ایران همانند نظام آخوندی جمهوری اسلامی اجنبی پرست و دشمن ایران نبوده است و به اینصورت با کشور و هموطنان خودش دشمنی نکرده است و روزی را با خواست و تلاش شما هموطنان میبینم که دیکتاتورهای حاکم را به زباله دان تاریخ خواهیم سپرد و سپیده دم آزادی بر ایران زمین طلوع خواهد کرد و کشوری خواهیم داشت آباد،آزاد و مرفه همراه با حکومتی مردم سالار و فرزندان ایران زمین دست در دست هم و لبخند بر لب سرود زیر را میخوانند:

ما گلهاي خندانيم
فرزندان ايرانيم

ايران پاك خود را
مانند جان مي دانيم

ما بايد دانا باشيم
هوشيار و بينا باشيم

از بهر حفظ ايران
بايد توانا باشيم

آباد باش اي ايران
آزاد باش اي ايران

از ما فرزندان خود
دلشاد باش اي ايران

محمد رستگار
جمعه ۶ تیر ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر