۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه
فاطمه دخترک ایرانی نجات یافته در استرالیا
نامش فاطمه است ، از نجات یافتگان قایق پناهجویانی که قصد آمدن به استرالیا را داشته اند. چشمانش خسته است ، آن قدر که نمی تواند بخوابد . با مادرش سوار بر قایق شده بودند تا به سرزمین آروزهایشان برسند، سرزمینی که برای رسیدن به آن جانشان را تسلیم امواج خروشان دریا کرده اند تا رویاهایشان ، تصویرهایشان از کشور ی به نام استرالیا به حقیقت بیوندد. حالا فاطمه بعد از شش ساعت جدال با مرگ میان آبهای خروشان پیش از رسیدن به این سرزمین به دوردستها چشم دوخته است. مادرش در یکی از بیمارستان ها ی محلی است ، کسی خبری از او ندارد . فاطمه تنها ست ، دستهایش را گذاشته تا شاید کمی ، جایی دور از این کابو س ها خوابش ببرد. اما جایی که او نگاه می کند نه امیدی است نه آرزویی . تنها کابوس رهایی از تخته شکسته های قایقی که شیرینی های کودکی اش را برهم زده است.
این روزها اخبار استرالیا پر شده است از تصاویر و مصاحبه های گاه به گا ه ایرانیان که تعداد پناهجوهای ایرانی نسبت به گذشته افزایش یافته است. در همین اخبار خبر مرگ یاسمین سه ساله از غرق شدگان پناهجوها نیز ازهمه دردناک تر است.
این روزها اخبار استرالیا پر شده است از تصاویر و مصاحبه های گاه به گا ه ایرانیان که تعداد پناهجوهای ایرانی نسبت به گذشته افزایش یافته است. در همین اخبار خبر مرگ یاسمین سه ساله از غرق شدگان پناهجوها نیز ازهمه دردناک تر است.
فتوای جدیدخامنهای: افشای ظلمهای مسئولان نظام حرام است
علی خامنهای معاشرت با بهائیان را «ممنوع» و خرید کالاهای اسرائیلی٬ علنی کردن ظلمهای مقامهای جمهوری اسلامی و گوش دادن به «غنای» همسر را «حرام» اعلام کرده است.
این ممنوعیتها در مجموعه فتاوایی که خبرگزاری «تسنیم» روز سهشنبه (هشتم امرداد) از علی خامنهای منتشر کرده٬ دیده میشود.
این فتاوا موضوعاتی همچون استفاده از ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکتهاى اسرائیلی، بهائیان و موسیقی و… را شامل میشود.
این ممنوعیتها در مجموعه فتاوایی که خبرگزاری «تسنیم» روز سهشنبه (هشتم امرداد) از علی خامنهای منتشر کرده٬ دیده میشود.
این فتاوا موضوعاتی همچون استفاده از ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکتهاى اسرائیلی، بهائیان و موسیقی و… را شامل میشود.
ایران دارای کندترین سرعت اینترنت در جهان است
موسسه آمار و ریاضیات "آکامی" با بررسی نر
خ سرعت اینترنت جهانی، ایران را به عنوان کشوری که دارای کندترین سرعت اینترنت در جهان است، معرفی کرده است.
« محبت نیوز» - به گزارش خبرگزاری ''مهر''، موسسه ''آکامی'' در گزارش جدید سال ۲۰۱۳ خود درباره وضعیت اینترنت جهانی آورده است که هنگ کنگ، ژاپن، رومانی و کره جنوبی در صدر پرسرعت ترین اینترنتهای دنیا قرار می گیرند و پس از این 8 مورد ایالات متحده آمریکا در جایگاه نهم قرار دارد که خدمات اینترنتی آن نسبت به سایر کشورهای دارای فناوری با قیمت بیشتر و سرعت کمتر عرضه می شود.
در این گزارش هنگ کنگ بار دیگر با سرعت ۶۳.۶ مگابایت سرعت و افزایش ۹ درصدی نسبت به سه ماه گذشته در صدر جدول قرار گرفت. ایران هم با ۳،۲مگابایت در ثانیه در انتهای جدول سرعت اینترنت در جهان قرار داده است.
در سه ماه نخست امسال کره جنوبی با سرعت ۴۴.۸ مگابایت به رده چهارم سقوط کرد و از ژاپن و رومانی با سرعت اینترنتهای 50 و 47.9 مگابایت در ثانیه عقب ماند.
در جدول امسال جایگاه آمریکا و سوئد تغییر کرده است، سال گذشته سوئد در رده نهم و آمریکا در رده هشتم قرار داشت. / العربیه
جدیدترین فتواهای خامنهای: از ماهواره تا معاشرت با بهاییان !
رهبر جمهوری اس
لامی در فتاواهایی گفته است: معاشرت با بهاییان جایز نیست، ریش پرفسوری حرام است، رقص حرام است، ذکر ظلم بعضی از مسوولین در صورتی که موجب فتنه شود حرام است و..»
« محبت نیوز» - به گزارش خودنویس وبسایت «تسنیم»، در یادداشتی مجموعهای از جدیدترین فتواهای سید علی خامنهای را گردآوری کرده که برخی از آنها جالب توجه است.
براساس یکی از این فتواها خامنه ای گفته است: «از هرگونه معاشرت با این فرقهى ضالّهى مضلّه، اجتناب شود.» گفتنی است این فتوا در حالی است که هفتهی گذشتهمحمد نوریزاد با حضور در منزل یکی از بهاییان به پایبوسی کودک این خانواده پرداخت.
دیگر فتواهای جالب توجه خامنهای بدین شرح است:* گرفتن یا دادن هدیه به کفّار فىنفسه مانعى ندارد. * گزارش دادن ظلم مسوولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى شود حرام است.* تقلّب حرام است ولى اگر شخصى که تقلب کرده است تخصص و مهارت لازم را براى کارى که براى آن استخدام شده دارد و مقرّرات استخدام رعایت شده، استخدام و دریافت حقوق اشکال ندارد.* واجب است از مشاهده فیلمهایى که به مقدسات جمهورى اسلامى اهانت مىکنند، اجتناب شود.* استفاده از کلاهگیس براى حجاب مجزى نیست.* ریش پرفسورى: تراشیدن مقدارى از ریش حکم تراشیدن تمام آن را دارد و بنا بر احتیاط حرام است.* رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است.* استفاده از ماهواره: «آنتنهاى ماهوارهاى اگرچه حکم آلات مشترک را دارد ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامههاى حرام را کاملن فراهم مىکند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمىکند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانهاش مفسدهاى هم مترتّب نمىشود. لکن اگر در این مورد قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد.»* نصب و تعمیر آنتنهاى ماهوارهاى: «اگر از آنتن ماهوارهاى براى امور حرام استفاده شود که غالبان همینطور است و یا تعمیر کننده و یا نصب کننده علم داشته باشد به اینکه کسى که قصد تهیه آنتن ماهوارهاى را دارد، براى امور حرام از آن استفاده مىکند، خرید و فروش و نصب قطعات و راهاندازى و تعمیر و فروش قطعات آن جایز نیست.»* سرویسدهى کافىنت به مشتریان: «اگر کسىکافىنت داشته باشد با علم به اینکه مشترى از ابزارى که در اختیار او قرار داده مىشود استفاده حرام مىکند، جایز نیست آن را در اختیار آنها قرار دهد و کسب درآمد از این طریق نیز اشکال دارد ولى در صورت شک در اینکه مشترى از آن بصورت حرام استفاده مىکند، اشکال ندارد.»
۱۳۹۲ مرداد ۸, سهشنبه
وکیل کشیش زندانی : ابهام در رای دادگاه تجدیدنظر !
در حالی که وکی
ل مدافع کشیش سعید عابدینی ضمن اعتراض به بلاتکلیفی موکلش در نامشخص بودن رای دادگاه تجدیدنظر خواهان رسیدگی به وضعیت موکلش می باشد، همسر این کشیش زندانی تاخیر در برگزاری دادگاه تجدید نظر را نشانه خوبی در جریان پرونده دادگاه دانست.
ناصر سربازی وکیلمدافع "سعیدعابدینی" ابراز امیدواری کرده که مسئولان قضایی جمهوری اسلامی هرچه زودتر در دادگاه تجدید نظر نسبت به وضعیت این کشیش زندانی رسیدگی و اقداماتی را انجام دهند.
به گزارش « محبت نیوز» ، وکیلمدافع "سعیدعابدینی" کشیش ایرانیتبار ساکن آمریکا در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) در اعتراض به بلاتکلیفی موکلش و نامشخص بودن رای دادگاه تجدیدنظر ابراز امیدواری کرده که مسئولان قضایی جمهوری اسلامی هرچه زودتر به وضعیت وی رسیدگی کنند.
ناصر سربازی میگوید: «دادگاه باید به پرونده کسانی که در زندان هستند از جمله موکلش کشیش عابدینی خارج از نوبت رسیدگی کند، اما تاکنون تصمیمی در این خصوص گرفته نشده است ».
نغمه عابدینی همسر کشیش سعید عابدینی در گفتگو با « محبت نیوز» ، تاخیر در برگزاری دادگاه تجدید نظر را نشانه خوبی دانسته و ابراز داشت که امیدوار است با توجه به اینکه نزدیک به یکسال از محکومیت هشت ساله همسرش می گذرد دادگاه تجدید نظر با توجه به مستندات کار عادلانه ایی انجام دهد و حکم آزادی سعید را صادر نمایند.
سعید عابدینی در جریان سفری که برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه به ایران داشت دستگیر و با حکم "پیرعباسی" قاضی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس محکوم شد. با اعتراض به این رای دادگاه ، پرونده به شعبه 36 دادگاه تجدید استان تهران ارجاع شد اما هنوز به آن رسیدگی نشده است. این درحالیست که تا امروز با آزادی وی در قبال پرداخت وثیقه مخالفت شده است . این زندانی مسیحی همانند دیگر زندانیان مسیحی در بند 350 زندان اوین تاکنون از حق مرخصی نیز برخوردار نبوده است .
مسئولان قضایی بارها وعده آزادی موقت کشیش سعید عابدینی را با سپردن وثیقه به خانواده اش ابلاغ کرده اند که متاسفانه هر بار از سوی مسئولان این گفته ها نقض شده است .
اولین جلسه دادگاه کشیش "سعید عابدینی" روز دوشنبه سوم بهمن ماه ۱۳۹۱ ( ۲۲ ژانویه ۲۰۱۳ ) بطور غیرعلنی برگزار شد.
پس از صدور حکم هشت سال حبس برای کشیش ایرانی مقیم امریکا ، ويکتوريا نولند ، سخنگوی وزارت امور خارجه و جی کارنی، سخنگوی کاخ سفيد از نگرانی عميق دولت آمريکا و تلاشها برای آزادی سعيد عابدينی خبر دادند و از ایران خواسته اند تا به حقوق انسانی کشیش"سعید عابدینی" احترام گذاشته و او را آزاد کند.
گفتنی است این زندانی مسیحی از آسیب و جراحتی که در شکمش بوجود آمده بود رنج می برد و برای مدتی نیاز به رسیدگی و درمان پزشکی داشته است. بر اساس گزارشات رسیده در 20 جولای 2013، وی را برای درمان به بیمارستان خصوصی در تهران منتقل کردند و برای اولین بار توسط پزشک معاینه و سپس دستور داده است که بخاطر جراحت های ناشی از ضرب شتم نگهبانان زندان، باید تحت درمان قرار گیرد که وضعیت او را نگران کننده می کند.
کشیش سعید عابدینی که تولد 34 سالگی خود را نیز در زندان گذرانده به اتهام تشکیل و راهاندازی کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی دستگیر و از ۵ مهر ماه ۱۳۹۱ در بند 350 زندان اوین در حبس به سر میبرد.
سازمانهای مدافع حقوق بشر و دولتهای غربی در سالهای گذشته به دفعات درباره نقض حقوق اقلیتهای دینی در ایران هشدار داده اند و ابراز نگرانی کردهاند.
نامه پدر آرتین به محمد نوری زاد از زندان رجایی شهر:
آقای نوری زاد! از زندان رجایی شهر برای شما می نویسم. حدود دو سال است که در زندانم، حتی یکروز هم به مرخصی نرفته ام، در بیش از یکسال زندانی بودن همسرم فقط دو ملاقات با او داشتم و در بیش تر از دو سال هر دو هفته یکبار امکان ملاقات با فرزندم را داشته ام.
آقای نوری زاد! من کسی هستم که در سال ۱۳۶۰ در دوازده سالگی سر کلاس درس امور تربیتی با متهم شدن به آن که بهاییان با محارم خود ازدواج می کنند مورد تمسخر واقع شدم، در همان سال از رفتن به سر مزار مادربزرگم که سال پیش از آن فوت کرده بود محروم شدم چون محل دفنش مصادره و بعدها شد فرهنگ سرای خاوران. کسی هستم که در چهارده سالگی یعنی سال ۶۲ پدرم دستگیر شد و پس از یازده ماه زندان بدون خداحافظی از ما اعدام و بدون اطلاع ما در خاوران دفن شد و قبل از آن با یک چمدان حاوی لباس برای مادرم، برادرم، خودم و کتاب های درسی من به خاطر مصادره اموال از خانه مسکونی امان اخراج شدیم. کسی هستم که در سال ۶۶ امکان شرکت در کنکور را نیافتم.
آقای نوری زاد! کامران رحیمیان هستم. پدر آرتین چهارساله که به منزلمان رفتید، به دیدار خانه کوچک شده ی ما، به دیدار سه نفری که هر کدام عضو یک خانواده اند و حالا یک خانواده شده اند، مادرم که همسرش را نزدیک به سی سال قبل با اعدام از او گرفته اند و رنج همه این دوران بر شانه هایش سنگینی می کند، یک نوه اش ژینای سیزده ساله که یکبار در سال ۸۳ تجربه بازداشت هم زمان پدر و مادرش را تجربه کرده و حالا پدرش در زندان و مادرش در آسمانهاست. نوه دیگرش آرتین که او هم والدینش در زندانند. با آنچه نوشتید نیازم به شنیده شدن و فرصت ابراز متحقق شد و با وجودی سرشار از رضایت و تاثر از شما سپاسگزارم. و همزمان به نظرم آگاهانه برای شنیدن درد خانواده ام خود را در معرض آسیب قرار دادید.
آقای نوری زاد! از لابه لای کلمات شما شنیدم که طلب پوزش کرده اید و من آن را میل به پذیرش و درک شنیدم، بر پای آرتین بوسه زدید و آن را نماد احترام و محبت درک کردم، جای بسیاری را در منزلمان خالی دانستید و آن را تمایل تان به مسئولیت پذیری دانستم، امید به حمایت و عدالتتان را برای والدین آرتین شنیدم، در منزلمان آب میل کردید و این را نماد نشان دادن پذیرش و یکسانی تعبیر کردم و با ذکر حدیث نبوی اهمیت و احترام به آگاهی را استنباط کردم.
آقای نوری زاد! عمل کردنتان را کوششی برای عینیت بخشیدن به ارزش هایی چون احترام، محبت، عدالت، حمایت، مسئولیت پذیری، یکسانی، آگاهی و هم دلی درک کردم و تلاش می کنم در لابه لای کلماتم قدردانی ام را به شما ابراز کنم. همچنین امیدم را به هم دلی راهی برای ساختن دنیایی صلح آمیز همراه با عدالت و آزادی برای همه نوع بشر اعلام می کنم.
صلح به معنی پذیرش کثرت ها و هماهنگی کثرت ها برای یک هدف و آن آسایش و سعادت همگان عدالت به معنی فرصت برای هر کس تا بتواند تمام قوای خود را به فعل در آورد، آزادی به معنی ظرفیت و توانمندی انسان برای رشد، تحول و آمادگی برای تغییر در جهت ارزش های انسانی و نوع بشر بدون هیچ استثناء و صرف نظر از هر ویژگی تمایز ساز مثل قوم، نژاد، ملیت، جنسیت، دین و تحصیلات… نوع بشر به وسعت خلقتی که به صورت و مثال الهی خلق شده است.
هم زمان دوست دارم از این فرصت برای ابراز چند آرزویم استفاده کنم و بگویم:
آقای نوری زاد! آرتین را کودک بهایی نامیدید، آرزو دارم آرتین و همه کودکان صرف نظر از اینکه در چه خانواده ای و با چه اعتقادی بزرگ می شوند، فرصت یادگیری و کسب آگاهی بیابند و با تلاش برای کشف حقیقت، آگاهانه اعتقاد خود را انتخاب کنند تا عملشان معرف باورشان باشد.
آقای نوری زاد! در مقابل آرتین زانو زدید و بر پایش بوسه، این را نهایت ابراز محبت و احترام نه به آرتین بلکه به روح پاک انسان دریافت کردم و همزمان آرزو دارم هیچ انسانی در مقابل انسانی دیگر از روی شرم زانو نزند، چه احترام به هر فرد را ناشی از روح انسانی اش می دانم که دقیقا نقطه مشترک همه ماست و عزت و احترام هر دو طرف به یک اندازه مهم و باارزش است.
آقای نوری زاد! از آرتین آب دهان انداختن و سیلی زدن طلب کردید، من این تقاضا را تلاش تان برای کاهش درد آرتین و اوج صداقت و مسئولیت پذیری تان شنیدم و همزمان آرزو دارم جسم هیچ انسانی بعنوان کالبد روح انسانی که جلوه ای از روح الهی است در معرض این تجربه قرار نگیرد.
آقای نوری زاد! باور دارم دردمند احتیاج به درمان دارد و این درمان فرایندی است گاه بسیار طولانی، و باز باور دارم اگر درمان فردی به قیمت درد فرد یا افراد دیگر تمام شود این چرخه ادامه خواهد یافت. پس آرزو دارم همه ما تلاش کنیم برای شکستن چرخه خشونت و این عملی نخواهد شد، مگر با تلاش من، شما و همه مردم ایران و لازمه اش در فرایند خود بخشش و دگر بخششی است که در پی آگاهی و مسئولیت پذیری می تواند عملی شود و این ایده ای است که در طول هفت سال فعالیت روان شناسی ام برای تحققش تلاش کرده ام.
آقای نوری زاد! از قول آرتین سوالاتی را مطرح کردید و حدس می زنم نیتتان یافتن کلماتی برای بیان احساس احتمالی آرتین و شاید گوشزد مسئولیت به دیگران بوده است. آرزو دارم آرتین و همه ی ما احترام را شرط لازم هر ارتباطی بدانیم و بپذیریم اختلاف عقیده، تفاوت باور و حتی تضاد ذهنی منافع وجود دارد و هیچکدام نه مجوز بی احترامی است و نه لازمه اش. پس آرزو دارم بتوانیم یادبگیریم نظرات خود را صادقانه و در نهایت احترام ابراز کنیم.
آقای نوری زاد! باور دارم اگر بتوانیم صرف نظر از آن چه فردی می گوید یا انجام می دهد هر لحظه با روح انسانی طرف مقابل مرتبط بمانیم امکان خشونت ورزی را از خودمان خواهیم گرفت. و این گام اول است برای ساختن دنیایی که آرزویش را داریم و فکر می کنم شما در این راه قدم بر می دارید و نشستن روبروی آرتین و مادرم جلوه ای است از پیمودن این راه، پس لطفا تبریک مرا بپذیرید.
آقای نوری زاد! در پایان دوست دارم احترام و قدردانی ام را بار دیگر ابراز کنم و تصریح کنم اگر در کلامم هر کس، چیزی جز قدردانی و بیان آرزو بشنود؛ نشانی است از ناتوانی من در ابراز آنچه در درونم می گذرد و یادآور لزوم یادگیری و تمرین بیشتر برای من است. همچنان که گاندی گفت: “بیایید خودمان تغییری شویم که در دنیا جستجویش می کنیم.”
کامران رحیمیان
زندان رجایی شهر
٢٧/۴/١٣٩٢
آقای نوری زاد! از زندان رجایی شهر برای شما می نویسم. حدود دو سال است که در زندانم، حتی یکروز هم به مرخصی نرفته ام، در بیش از یکسال زندانی بودن همسرم فقط دو ملاقات با او داشتم و در بیش تر از دو سال هر دو هفته یکبار امکان ملاقات با فرزندم را داشته ام.
آقای نوری زاد! من کسی هستم که در سال ۱۳۶۰ در دوازده سالگی سر کلاس درس امور تربیتی با متهم شدن به آن که بهاییان با محارم خود ازدواج می کنند مورد تمسخر واقع شدم، در همان سال از رفتن به سر مزار مادربزرگم که سال پیش از آن فوت کرده بود محروم شدم چون محل دفنش مصادره و بعدها شد فرهنگ سرای خاوران. کسی هستم که در چهارده سالگی یعنی سال ۶۲ پدرم دستگیر شد و پس از یازده ماه زندان بدون خداحافظی از ما اعدام و بدون اطلاع ما در خاوران دفن شد و قبل از آن با یک چمدان حاوی لباس برای مادرم، برادرم، خودم و کتاب های درسی من به خاطر مصادره اموال از خانه مسکونی امان اخراج شدیم. کسی هستم که در سال ۶۶ امکان شرکت در کنکور را نیافتم.
آقای نوری زاد! کامران رحیمیان هستم. پدر آرتین چهارساله که به منزلمان رفتید، به دیدار خانه کوچک شده ی ما، به دیدار سه نفری که هر کدام عضو یک خانواده اند و حالا یک خانواده شده اند، مادرم که همسرش را نزدیک به سی سال قبل با اعدام از او گرفته اند و رنج همه این دوران بر شانه هایش سنگینی می کند، یک نوه اش ژینای سیزده ساله که یکبار در سال ۸۳ تجربه بازداشت هم زمان پدر و مادرش را تجربه کرده و حالا پدرش در زندان و مادرش در آسمانهاست. نوه دیگرش آرتین که او هم والدینش در زندانند. با آنچه نوشتید نیازم به شنیده شدن و فرصت ابراز متحقق شد و با وجودی سرشار از رضایت و تاثر از شما سپاسگزارم. و همزمان به نظرم آگاهانه برای شنیدن درد خانواده ام خود را در معرض آسیب قرار دادید.
آقای نوری زاد! از لابه لای کلمات شما شنیدم که طلب پوزش کرده اید و من آن را میل به پذیرش و درک شنیدم، بر پای آرتین بوسه زدید و آن را نماد احترام و محبت درک کردم، جای بسیاری را در منزلمان خالی دانستید و آن را تمایل تان به مسئولیت پذیری دانستم، امید به حمایت و عدالتتان را برای والدین آرتین شنیدم، در منزلمان آب میل کردید و این را نماد نشان دادن پذیرش و یکسانی تعبیر کردم و با ذکر حدیث نبوی اهمیت و احترام به آگاهی را استنباط کردم.
آقای نوری زاد! عمل کردنتان را کوششی برای عینیت بخشیدن به ارزش هایی چون احترام، محبت، عدالت، حمایت، مسئولیت پذیری، یکسانی، آگاهی و هم دلی درک کردم و تلاش می کنم در لابه لای کلماتم قدردانی ام را به شما ابراز کنم. همچنین امیدم را به هم دلی راهی برای ساختن دنیایی صلح آمیز همراه با عدالت و آزادی برای همه نوع بشر اعلام می کنم.
صلح به معنی پذیرش کثرت ها و هماهنگی کثرت ها برای یک هدف و آن آسایش و سعادت همگان عدالت به معنی فرصت برای هر کس تا بتواند تمام قوای خود را به فعل در آورد، آزادی به معنی ظرفیت و توانمندی انسان برای رشد، تحول و آمادگی برای تغییر در جهت ارزش های انسانی و نوع بشر بدون هیچ استثناء و صرف نظر از هر ویژگی تمایز ساز مثل قوم، نژاد، ملیت، جنسیت، دین و تحصیلات… نوع بشر به وسعت خلقتی که به صورت و مثال الهی خلق شده است.
هم زمان دوست دارم از این فرصت برای ابراز چند آرزویم استفاده کنم و بگویم:
آقای نوری زاد! آرتین را کودک بهایی نامیدید، آرزو دارم آرتین و همه کودکان صرف نظر از اینکه در چه خانواده ای و با چه اعتقادی بزرگ می شوند، فرصت یادگیری و کسب آگاهی بیابند و با تلاش برای کشف حقیقت، آگاهانه اعتقاد خود را انتخاب کنند تا عملشان معرف باورشان باشد.
آقای نوری زاد! در مقابل آرتین زانو زدید و بر پایش بوسه، این را نهایت ابراز محبت و احترام نه به آرتین بلکه به روح پاک انسان دریافت کردم و همزمان آرزو دارم هیچ انسانی در مقابل انسانی دیگر از روی شرم زانو نزند، چه احترام به هر فرد را ناشی از روح انسانی اش می دانم که دقیقا نقطه مشترک همه ماست و عزت و احترام هر دو طرف به یک اندازه مهم و باارزش است.
آقای نوری زاد! از آرتین آب دهان انداختن و سیلی زدن طلب کردید، من این تقاضا را تلاش تان برای کاهش درد آرتین و اوج صداقت و مسئولیت پذیری تان شنیدم و همزمان آرزو دارم جسم هیچ انسانی بعنوان کالبد روح انسانی که جلوه ای از روح الهی است در معرض این تجربه قرار نگیرد.
آقای نوری زاد! باور دارم دردمند احتیاج به درمان دارد و این درمان فرایندی است گاه بسیار طولانی، و باز باور دارم اگر درمان فردی به قیمت درد فرد یا افراد دیگر تمام شود این چرخه ادامه خواهد یافت. پس آرزو دارم همه ما تلاش کنیم برای شکستن چرخه خشونت و این عملی نخواهد شد، مگر با تلاش من، شما و همه مردم ایران و لازمه اش در فرایند خود بخشش و دگر بخششی است که در پی آگاهی و مسئولیت پذیری می تواند عملی شود و این ایده ای است که در طول هفت سال فعالیت روان شناسی ام برای تحققش تلاش کرده ام.
آقای نوری زاد! از قول آرتین سوالاتی را مطرح کردید و حدس می زنم نیتتان یافتن کلماتی برای بیان احساس احتمالی آرتین و شاید گوشزد مسئولیت به دیگران بوده است. آرزو دارم آرتین و همه ی ما احترام را شرط لازم هر ارتباطی بدانیم و بپذیریم اختلاف عقیده، تفاوت باور و حتی تضاد ذهنی منافع وجود دارد و هیچکدام نه مجوز بی احترامی است و نه لازمه اش. پس آرزو دارم بتوانیم یادبگیریم نظرات خود را صادقانه و در نهایت احترام ابراز کنیم.
آقای نوری زاد! باور دارم اگر بتوانیم صرف نظر از آن چه فردی می گوید یا انجام می دهد هر لحظه با روح انسانی طرف مقابل مرتبط بمانیم امکان خشونت ورزی را از خودمان خواهیم گرفت. و این گام اول است برای ساختن دنیایی که آرزویش را داریم و فکر می کنم شما در این راه قدم بر می دارید و نشستن روبروی آرتین و مادرم جلوه ای است از پیمودن این راه، پس لطفا تبریک مرا بپذیرید.
آقای نوری زاد! در پایان دوست دارم احترام و قدردانی ام را بار دیگر ابراز کنم و تصریح کنم اگر در کلامم هر کس، چیزی جز قدردانی و بیان آرزو بشنود؛ نشانی است از ناتوانی من در ابراز آنچه در درونم می گذرد و یادآور لزوم یادگیری و تمرین بیشتر برای من است. همچنان که گاندی گفت: “بیایید خودمان تغییری شویم که در دنیا جستجویش می کنیم.”
کامران رحیمیان
زندان رجایی شهر
٢٧/۴/١٣٩٢
۱۳۹۲ مرداد ۷, دوشنبه
دو ماه بیخبری مطلق از وضعیت حسن صارمی و دو فرزندش در 209 اوین
فعالان در تبعید: علیرغم گذشت حدود 2 ماه از بازداشت حسن صارمی، حامد و شهلا صارمی، هیچ اطلاعی از سرنوشت این افراد در دست نیست.
صبح روز پنج شنبه ۱۶ خرداد ماه سال جاری، مامورین وزارت اطلاعات ۳ تن از اعضای خانوادهی علی صارمی، زندانی سیاسیای را که در سال ۸۹ اعدام شد؛ در خانه و محل کارشان بدون هیچ توضیحی دستگیر کردند.
حسن صارمی(غلام حسین صارمی) برادر علی صارمی به همراه ۲ فرزندش حامد و شهلا صارمی که سابقهی هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارند، با نشان دادن حکمی مبنی بر بازداشت و انقال ایشان به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشت شدهاند.
حسن صارمی، متولد سال ۱۳۳۸، دانشجوی رشتهی علوم اجتماعی و فعال در زمینهی حقوق کودک است. همچنین حامد صارمی متولد سال ۱۳۶۰ و فارغ تحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشتهی مدیریت صنعتی میباشد.
شهلا صارمی نیز که از ضعف فیزیکی در رنج است و به همین خاطر دارو مصرف مینماید، متولد سال ۱۳۶۴ و دانشجوی رشتهی صنایع است.
بی اطلاعی از وضعیت نامبردگان در حالیست که همسر آقای صارمی هر روز به شعبهی ۶ بازپرسی زندان اوین مراجعه میکند تا دستکم اطلاعی از وضعیت جسمی و روحی اعضایِ خانوادهاش کسب نماید.
به نظر می رسد که تنها ارتباط خانوادگی با علی صارمی (زندانی مجاهد اعدام شده در دو سال قبل) سبب این اعمال فشار و سختگیری ها بر روی وی و فرزندانش است.
{ عکس از آرشیو و مربوط به زندانی اعدام شده ، علی صارمی است }
صبح روز پنج شنبه ۱۶ خرداد ماه سال جاری، مامورین وزارت اطلاعات ۳ تن از اعضای خانوادهی علی صارمی، زندانی سیاسیای را که در سال ۸۹ اعدام شد؛ در خانه و محل کارشان بدون هیچ توضیحی دستگیر کردند.
حسن صارمی(غلام حسین صارمی) برادر علی صارمی به همراه ۲ فرزندش حامد و شهلا صارمی که سابقهی هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارند، با نشان دادن حکمی مبنی بر بازداشت و انقال ایشان به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشت شدهاند.
حسن صارمی، متولد سال ۱۳۳۸، دانشجوی رشتهی علوم اجتماعی و فعال در زمینهی حقوق کودک است. همچنین حامد صارمی متولد سال ۱۳۶۰ و فارغ تحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشتهی مدیریت صنعتی میباشد.
شهلا صارمی نیز که از ضعف فیزیکی در رنج است و به همین خاطر دارو مصرف مینماید، متولد سال ۱۳۶۴ و دانشجوی رشتهی صنایع است.
بی اطلاعی از وضعیت نامبردگان در حالیست که همسر آقای صارمی هر روز به شعبهی ۶ بازپرسی زندان اوین مراجعه میکند تا دستکم اطلاعی از وضعیت جسمی و روحی اعضایِ خانوادهاش کسب نماید.
به نظر می رسد که تنها ارتباط خانوادگی با علی صارمی (زندانی مجاهد اعدام شده در دو سال قبل) سبب این اعمال فشار و سختگیری ها بر روی وی و فرزندانش است.
{ عکس از آرشیو و مربوط به زندانی اعدام شده ، علی صارمی است }
هشدار جدی به ملت ایران!: فاجعه ای سیاه تر از کهریزک!
فاجعه اي بدتر از كهريزك، زنان زنداني را به قربانگاه قرچك بردند!
اخبار ناگواري از نگهداري زنان زنداني عادي و سياسي در زندان م خوف قرچك ورامين منتشر شده است. زنداني كه مانند كهريزك، قربانگاه زندانيان است. بر اساس خبرهاي رسيده حدود ششصد نفر از زنان زنداني رجايي شهر كرج، به اين زندان مخوف در حوالي قرچك ورامين منتقل شده اند. شكنجه هاي جسمي، كشيدن ناخن و زدن شلاق، نگهداري زنان در سوله هاي فلزي و نبودن آب شهري و خوراك سالم و شيوع بيماريهاي پوستي مانند گال از اين زندان گزارش شده است.
پدر يكي از زنان زنداني سياسي كه به تازگي به اين زندان منتقل شده، در مصاحبه اي بخشي از وضعيت زندان را تشريح كرده و خواهان جلب نظر جهانيان نسبت به جنايات هولناك در اين زندان شده است. او گفته است: « تازه به آنجا تبعید شده اند و قرار است آنجا نگهداری شوند. آنجا شکنجه گاه است. وضعیت شان بسیار بد است. آب اشامیدنی ندارند. آب اشامیدنی که استفاده می کنند شور است. یک تکه نان به عنوان غذا می دهند. فروشگاه ندارند. در سوله نگهشان می دارند. من چه حرفی به آنها بگویم. مسئولان خودشان از همه چیز خبر دارند. آنها خودشان این زنان زندانی را در جایی که گاو و گوسفند نگه داری می کنند، زندانی کرده اند. آنها با این زندانی ها مثل گاو و گوسفند رفتار می کنند.»
هر كسي كه دل در گرو ايران و ايرانيان دارد، لطفا» از هر فرصتي براي انتشار و ترجمه و توزيع اين خبر استفاده كند. آنها خواهران و دختران همه ما هستند. براي جلب نظر ايرانيان و جهانيان، در اطلاع رساني لحظه اي درنگ نكنيم
۱۳۹۲ مرداد ۶, یکشنبه
ترکیه: اعتراضات گسترده علیه سخنان یک محقق مسلمان در مورد زنان باردار
اظهارات یک پژوهشگر دینی در شبکه تلویزیونی ترکیه در مورد زنان باردار، خشم گروههایی از مردم ترکیه بهویژه زنان را برانگیخت.
« محبت نیوز» - سخنان یک روشنفکر مذهبی و استاد موسیقی کلاسیک ترکیه در رابطه با لزوم در خانه ماندن زنان باردار، خشم فعالان حقوق زنان و نیز مردان این کشور را بر انگیخت
به گزارش خبرگزاری فرانسه، عمر تُغرُل اینانچر، محقق اسلامگرا و حقوقدان که در شبکه تلویزیونی تی.آر.تی ترکیه برنامه تبلیغ دینی دارد شب گذشته در این شبکه گفت حضور زنان باردار در مجامع عمومی "نه تنها غیراخلاقی است بلکه زشت هم هست."
اینانچر افزود از هفتمین یا هشتمین ماه بارداری زنان باید فقط شبها آن هم با همراهی مردان خود خانه را ترک کنند.
گفتنی است زنان باردار خشمگین در استانبول و آنکارا در تظاهراتی خیابانی شرکت کردند. چندین مرد نیز با گذاشتن بالش زیر پیراهن خود با آنان اعلام همبستگی کردند. از جمله هلال دوقوزجو، سیاستمدار و فعال حقوق زنان ترک گفت که اینانچر با حرفهایی که زد پردههایی را درید و از مرز خود عبور کرد. خانم دوکوزجو گفت: « یک بار دیگر می بینیم، در حالیکه تجاوزگران و بیماران جنسی آزادانه میگردند، برخی تلاش میکنند حق استقلال و خودمختاری زنان را نقض کنند.»
اداره امور دینی ترکیه میکوشد وضعیت را آرام کند. در بیانیهای که این اداره به این مناسبت منتشر کرده آمده است که حبس کردن زنان در خانه بخشی از اسلام نیست. این نهاد در عین حال از زنان حامله خواسته که در پوشیدن لباس رعایت خویشتنداری را بکنند.
گروههای فمینیستی نیز "خشم" خود از سخنان عمر تُغرُل اینانچر را اعلام کردند.
دفتر امور دینی در تلاشی برای آرامسازی وضعیت پیش آمده امروز اعلام کرد زندانی کردن زنان باردار به اسلام ربطی ندارد.
۱۳۹۲ مرداد ۵, شنبه
ریاست جمهوری "روحانی" از آزار مسیحیان ایرانی نخواهد کاست !
بعید به نظر می رسد
با توجه به سیاست های موجود جمهوری اسلامی تغییری در وضعیت مسیحیان و نوکیشان مسیحی حتی با ریاست جمهوری حسن روحانی حاصل گردد.
به گزارش « محبت نیوز » مطابق گزارشاتی که در رسانه های غربی دربارۀ پیروزی روحانی میانه رو در انتخابات ریاست جمهوری و انتظاراتی در خصوص تغییر عملکرد در جمهوری اسلامی بوجود آمده است، اما مسیحیان داخل کشور مطمئن نیستند که حسن روحانی، رئیس جمهور آینده بتواند آزار و اذیت مسیحیان را کاهش دهد.
موسسۀ خدماتی درهای باز در گزارشی به نقل از یک ایماندار مسیحی ایرانی گفت: "برخلاف تفسیر رسانه ها که کاندیداها به دو قسمت محافظه کار و اصلاح طلب تقسیم شده بودند و گویی که حق انتخابی بین این دو حزب وجود دارد این مساله کاملن روشن است که هیچ انتخابی در میان نیست و همۀ کاندیداها از اطرافیان آیت الله خامنه ای هستند."
بر اساس این گزارش حسن روحانی که مذاکره کنندۀ هسته ای ایران در دوران محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران بود که انتظار می رود در خصوص امور اقتصادی کشور و همچنین موارد کمی از مسائل مدنی بتواند اقداماتی انجام دهد در حالیکه مسائل امنیت ملی منحصرن در حیطۀ اختیارات رهبری می باشد.
این ایماندار مسیحی در پاسخ به این سوال که ایا روحانی قادر است تغییراتی بنیادین را در ایران به وجود آورد؟ گفت: "حداقل این است که او یک روشنفکر است که در انگلیس تحصیل کرده و فراخوانده شده است تا ایران روابط مقابله ای کمتری با غرب داشته باشد و باید منتظر باشیم تا ببینیم که بنا بر استانداردهای ایران او تا چه حد میانه رو می باشد."
وی افزود:" با اینکه پیشگویی آینده بسیار مشکل است ولی من برای شادی همیشگی همۀ ایرانیان و آزادی زندانیان عقیدتی، تسلی برای قربانیان خشونت های سیاسی، عدالت، آزادی، برابری و نیکبختی برای آیندۀ سرزمینمان ایران دعا می کنم."
لازم به ذکر است ایالات متحدۀ امریکا در طی اواخر هفته اعلام کرد که نتایج انتخابات ایران را تأیید می کند. پس از پیروزی روحانی بر تندروهای محافظه کار، بعد از هشت سال حکومت سرکوبگر محمود احمدی نژاد، کاخ سفید در گزارشی چنین گفت: ما به رأی مردم ایران احترام می گذاریم و شرکت آنان را در جریانات سیاسی و همچنین شجاعت آنها در رساندن صدایشان را تبریک می گوییم.
این در حالی است که روحانی نشان داده است که نمی خواهد با تندروها مقاومت کند و در این رابطه در مصاحبه ای تلوزیونی اعلام کرده است: این پیروزی یک پیروزی حکمت و میانه رویی ، پیروزی رشد و آگاهی و همچنین پیروزی تعهد بر افراط گرایی و خلق و خوی بد است.
اما او همچنین قول داد تا برای همه ایرانیان، حتی گروه های تندرو واصولگرا نیز کار کند، او گفت: من به گرمی با همۀ میانه رویان، اصلاح طلبان و اصولگرایان دست می دهم.
آقای روحانی همچنین در بیانیه شماره دوم خود بر رعایت حقوق اقوام و مذاهب تاکید کردند و گفتند که به مطالبات قانونی و بهحق اقلیتها رسیدگی میکنند.! آیا این حقوق شامل افرادی خواهد شد که که از اسلام به مسیحیت بر می گردند ؟ و آیا دیدگاه ایشان نسبت به کلیساهای فارسی زبان که طی رویدادهای گذشته برخی از آنان توسط مقامات امنیتی تعطیل شده است چگونه خواهد بود و یا چه اقداماتی برای بازگشایی این کلیساها انجام خواهد داد ؟
سالیان سال است مسیحیان ایران بخاطر در میان گذاشت اعتقادات خود با دیگران راجع به عیسی مسیح یا حتی داشتن کلیسای خانگی، اغلب با جرم تهدید "امنیت ملی" زندانی می شوند که در این باره می توان به زندانیانی مسیحی از جمله کشیش فرهاد سبکرو ، کشیش روبرت آسریان، فرشید فتحی و سعید عابدینی کشیش آمریکایی ایرانی تبار و دیگر زندانیان مسیحی نام برد.
پس از آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال 2005 آزار و اذیت و جفا بر مسیحیان بیشتر شد و در رویارویی با اعتراضات مردمی موسوم به جنبش سبز که بعد از اعلام پیروزی او در انتخابات سال 2009 صورت گرفت بسیار مستبدانه و دیکتاتوری عمل کرد؛ معترضان این جنبش معتقد بودند که در انتخابات تقلب صورت گرفته است.
احمدی نژاد در سالهای ریاست جمهوری خویش با هماهنگی نظام تلاش گسترده ای برای کنترل شدید تمامی جوانب زندگی مردم در مواجه با ناامنی داخلی شروع کرد و به محدود کردن آزادی های مدنی از جمله آزادی مذهب در ایران پرداخت.
ایرانیان به مسلمان بودن شناخته می شود و بنابر این مسیحیان فارسی زبان بعنوان مرتد در نظر گرفته می شوند که در این زمینه حتی کلیساهای رسمی ارامنه و آشوریان نیز وقتی که به زبان فارسی فعالیت می کنند با تهدیدات شدیدی روبرو می شوند.
جمهوری اسلامی رتبۀ هشتم را در لیست جهانی دیده بان درهای باز در سال 2013 در خصوص آزار و اذیت مسیحیان در جهان دارد.
فعالیت سیاسی و اجتماعی بدون انگیزه الهی گناه است
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد گفته که «فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بدون انگیزه الهی گناه است.»
« محبت نیوز» - به گزارش خبرگزاری «رسا» آقای علمالهدی این مطلب را روز پنجشنبه (سوم امرداد) در برنامه تفسیر قرآن که در مهدیه مشهد برگزار شد، بیان کرده است.
به نقل از دیگربان، وی گفته که «سیاری از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی اگر بر اساس تکلیف شرعی انجام شوند، عبادت محسوب میشوند که باید مخلصانه و در جهت رضای خدا انجام شوند.»
نماینده مجلس خبرگان رهبری افزوده است: «فعالیتها و حرکتهای سیاسی و اجتماعی یکی از حساسترین مراحلی است که ممکن است در آن شدیدترین صدمات و آسیبها به اخلاص انسان وارد شود.»
به گفته وی «اگر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی با انگیزههای غیرخدایی مانند رسیدن به قدرت، ثروت، محبوبیت فردی و اجتماعی و شکست دادن رقیب انجام شود، فعلی حرام و معصیتی کبیره است.»
امام جمعه مشهد اضافه کرده که «فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مانند فعالیتهای شخصی نیست و از این رو جایز نیست این عمل را با انگیزهای غیر خدایی و بدون در نظر گرفتن تکلیف دینی انجام دهیم.»
قانون جدید مجازات عمومی سال ١٣٩٠ برای نوکیشان
ماده ۲۲۵ قانون جدید مجازات عمومی، مصوب سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، که به گفته مقامات قضايی ايران بر اساس حدود ۶ آيه صريح قرآن در ۶ سوره مختلف، روايات، احاديث و کردار پيامبر اسلام و امامان شيعه و فتوای اکثر قريب به اتفاق مجتهدان شيعه، تدوين شده است، ارتداد یا تغییر دین برای مسلمانان را به دو مقوله "ارتداد فطری و ملی" تقسيم کرده و برای مردان مرتد مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دايم تعيين کرده است.
پس از انتشار این قانون، رئيس دوره ای اتحاديه اروپا در بيانيه ای اعلام کرد:« ماده ۲۲۵ این لایحه نقض آشکار تعهدات جمهوری اسلامی به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر است» و از مقام های ايران در دولت و مجلس خواست برای احترام به تعهدات خود آن را تعدیل کنند.
پس از انتشار این قانون، رئيس دوره ای اتحاديه اروپا در بيانيه ای اعلام کرد:« ماده ۲۲۵ این لایحه نقض آشکار تعهدات جمهوری اسلامی به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر است» و از مقام های ايران در دولت و مجلس خواست برای احترام به تعهدات خود آن را تعدیل کنند.
۱۳۹۲ مرداد ۴, جمعه
اژهای: اگر معترضان به کشور بازگردند تحت تعقیب قرار میگیرند
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل کشور روز دوشنبه ۳۱ تیرماه اظهار داشت
کسانی که در ارتباط با حوادث سال ۸۸ از کشور خارج شدهاند، ممنوعالورود نیستند اما به محض ورود به
کشور تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت.
بنا به گزارش ها، محسنی اژهای در کنفرانس خبری خود در پاسخ به خبرنگاری که نظر وی را درباره احتمال بازگشت افرادی که پس از رویدادهای ۸۸ از کشور خارج شدهاند، پرسیده بود، گفت: «افرادی که در داخل کشور مرتکب جرم شده و از ایران خارج شدهاند و یا در خارج از کشور بر علیه ایران مرتکب جرم شده باشند و همچنین غیرایرانیانی که در داخل یا خارج از کشور مرتکب جرم علیه ایران شده باشند در داخل کشور قابل تعقیب میباشند.»
محسنی اژهای گفت: «ما کسی که مرتکب جرم شده باشد را ممنوعالورود نمیکنیم اما احتمال دارد کسی که مرتکب جرم شده باشد ممنوعالخروج شود. این افراد پس از ورود به کشور دستگیر میشوند.»
سخنگوی قوه قضاییه تصریح کرد: «افرادی که در فتنه سال ۸۸ به مردم و نظام ظلم وارد کردند پس از بازگشت به ایران تحت تعقیب قرار میگیرند. همچنین احزابی که از سوی دادگاه یا مقامات مربوطه منحل شوند دیگر اجازه فعالیت نداشته و افرادی که تحت عنوان این احزاب فعالیت کنند تحت تعقیب قرار میگیرند.»
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و به ویژه پس از انتخابات سال ۸۸ که با اعتراضهای میلیونی به نتایج همراه شد، صدها تن از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و معترضان، محاکمه و زندانی شدند. از این میان بسیاری به
خاطر فشارهای وارد شده، راه ترک ایران را در پیش گرفتند. با این حال با به پیروزی رسیدن حسن روحانی که مورد
حمایت اصلاحطلبان و میانهروها بود، در برخی محافل زمزمههای بازگشت برخی از فعالان سیاسی، شنیده شده است.
در همین حال حسن روحانی رئیس جمهور منتخب روز ۲۵ تیرماه نیز خواستار کنار گذاشتن اختلافات و تسهیل بازگشت خارجرفتهها شد.
روحانی با بیان اینکه «ممکن است از همه ما خطایی سر زده باشد»، گفت: «گاهی شاهدیم که وقتی فردی میگوید طرفدار نظام و ولایت فقیه است عدهای به زور میگویند که تو اینطور نیستی اما چرا این کار اتفاق میافتد در حالی که باید زمینه را برای اتحاد و وحدت آماده کنیم.»
رئیس جمهور منتخب تصریح کرد: « … باید کمک کنیم از مشکلات و اختلافات عبور کنیم و مشکل را افزون نکنیم یعنی آنها که آماده بازگشت هستند راهشان را تسهیل کنیم چون توبه برای همه است.»
در شبکههای اجتماعی استفاده حسن روحانی از عبارت «توبه» برای معترضان و کسانی که به خاطر فشارهای امنیتی و سیاسی مجبور به ترک ایران شدهاند، با واکنشهای منفی مواجه شده است.
در همین حال به تازگی باشگاه خبرنگاران جوان، با ساختن برنامههایی درباره شماری از چهرههای سیاسی و فرهنگی که به خارج رفتهاند، آنها را «خائن» و اهل «فتنه» عنوان کرده است.*
در همین حال به تازگی باشگاه خبرنگاران جوان، با ساختن برنامههایی درباره شماری از چهرههای سیاسی و فرهنگی که به خارج رفتهاند، آنها را «خائن» و اهل «فتنه» عنوان کرده است.*
*برگرفته از سایت رادیو فرد
وزیر اطلاعات خاتمی هم آدمکش از آب در آمد...
روزنامهی «تهران امروز» وابسته به محمد باقر قالیباف، در اقدامی کم نظیر، علی یونسی وزیر اطلاعات محمد خاتمی را به عنوان یکی از افراد موثر در جنایت های دهه ی شصت معرفی کرد.
افشاگری کم سابقه روزنامه تهران امروز از نقش علی یونسی در اعدامهای دهه شصت. وزنامه «تهران امروز» در یادداشتی علی یونسی یکی از نامزدهای پست وزارت اطلاعات/ کشور در دولت روحانی را یکی از «عوامل» اعدامهای سال ۱۳۶۲ در ایران معرفی کرد. این روزنامه وابسته به محمدباقر قالیباف٬ شهردار تهران روز یکشنبه (۳۰ تیر) نوشته که یونسی در سال ۱۳۶۲ رئیس یکی از شعب دادگاه نظامی بوده و دهها حکم اعدام «صادر» کرده است. آنطور که «تهران امروز» نوشته است٬ علی یونسی در این سال بیش از ۱۰۰ عضو حزب توده و ۳۰ نفر از اعضای سازمان فدائیان را «محاکمه» و برخی را نیز به «اعدام» محکوم کرده بود. این برای نخستینبار است که یک روزنامه نزدیک به محافظهکاران با صراحت چنین گزارشی درباره وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی منتشر میکند. «تهران امروز» در ادامه یونسی را وابسته به اردوگاه محافظهکاران معرفی کرده که پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ به اصلاحطلبان نزدیکتر شده است. این روزنامه محافظهکار همچنین اضافه کرده که نمایندگان مجلس به شدت مخالف بازگشت دوباره وی به وزارت اطلاعات و تصدی وزارت کشور هستند.
افشاگری کم سابقه روزنامه تهران امروز از نقش علی یونسی در اعدامهای دهه شصت. وزنامه «تهران امروز» در یادداشتی علی یونسی یکی از نامزدهای پست وزارت اطلاعات/ کشور در دولت روحانی را یکی از «عوامل» اعدامهای سال ۱۳۶۲ در ایران معرفی کرد. این روزنامه وابسته به محمدباقر قالیباف٬ شهردار تهران روز یکشنبه (۳۰ تیر) نوشته که یونسی در سال ۱۳۶۲ رئیس یکی از شعب دادگاه نظامی بوده و دهها حکم اعدام «صادر» کرده است. آنطور که «تهران امروز» نوشته است٬ علی یونسی در این سال بیش از ۱۰۰ عضو حزب توده و ۳۰ نفر از اعضای سازمان فدائیان را «محاکمه» و برخی را نیز به «اعدام» محکوم کرده بود. این برای نخستینبار است که یک روزنامه نزدیک به محافظهکاران با صراحت چنین گزارشی درباره وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی منتشر میکند. «تهران امروز» در ادامه یونسی را وابسته به اردوگاه محافظهکاران معرفی کرده که پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ به اصلاحطلبان نزدیکتر شده است. این روزنامه محافظهکار همچنین اضافه کرده که نمایندگان مجلس به شدت مخالف بازگشت دوباره وی به وزارت اطلاعات و تصدی وزارت کشور هستند.
۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه
محمود استاد محمد درگذشت
خبرگزاری ایسنا - محمود استاد محمد، نمایشنامه نویس و کارگردان باسابقه تئاتر ایران درگذشت.
محمود استاد محمد خالق نمایشنامههای ماندگاری همچون «آ سید کاظم»، «شب بیستویکم»،
«سرای رنج و شکنج» و«دیوان تئاترال» بود.محمود استاد محمد، به دلیل شرایط نابسامان دارو، در
مدت یک ماه گذشته نتوانسته بود داروی بیماریاش را مصرف کند.
محمود استاد محمد خالق نمایشنامههای ماندگاری همچون «آ سید کاظم»، «شب بیستویکم»،
«سرای رنج و شکنج» و«دیوان تئاترال» بود.محمود استاد محمد، به دلیل شرایط نابسامان دارو، در
مدت یک ماه گذشته نتوانسته بود داروی بیماریاش را مصرف کند.
گردهمایی معترضان به قطع درختان ولیعصر
گردهمایی معترضان به قطع درختان ولیعصر
اگر خشک شده بودند شما مسئولید و اگر بیهوده بریدید باز هم شما مسئولید.» این شعاری بود که بر پلاکاردهای معترضان به قطع درختان ولیعصر نقش بسته بود. ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه دوم امردادماه حدود ۲۰ نفر از معترضان به قطع درختان ولیعصر رو به روی ساختمان شهرداری تهران در خیابان بهشت گرد هم آمدند و اعتراض خود را به مسئولان اعلام کردند. این افراد بدون سردادن هرگونه شعار و یا بر هم زدن نظم عمومی به آرامی در کنار هم گرد آمده و شعارهایی همچون «تهران چنار ندارد» که روی پلاکاردها نوشته بودند را به نمایش گذاشتند. شهرداری تهران در روزهای گذشته اقدام به قطع ۱۰ درخت چنار خیابان ولیعصر کرده و دلیل آن را پوسیدن این درختان و خطر سقوطشان اعلام کرده بود.
با این حال معترضان معتقد بودند که این درختان همگی در کنار ساختمان های بزرگ تجاری و یا دولتی بوده اند. به اعتقاد آنان با توجه به عمر ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ ساله چنار خشک شدن این درختان ظرف هفتاد سال نشان از مدیریت غلط و نگهداری نادرست از آنان دارد. به گزارش خبرنگار ایرانا نیروهای انتظامی وامنیتی نیز که برخوردشان با معترضان کاملا محترمانه و دوستانه و موجب دلگرمی آنان بود از معترضان خواستند تا با فرستادن نمایندگان خود به شهرداری و طرح شفاف خواسته هایشان به گردهمایی پایان دهند. معترضان پس از گذشت یک ساعت اهم خواسته های خود را نظارت و تایید کارشناسان محیط زیست بر قطع درختان در صورت پوسیده بودن، مدیریت دقیق تر و نگهداری بهتر، حفظ و نجات درختان باقی مانده، و توسعه فضای سبز شهری عنوان کرده و با انتخاب نمایندگانشان محل تجمع را ترک کردند. نمایندگان آنان پس از حضور در ساختمان شهرداری اعلام کردند که نسبت به تهیه بیانیه ای برای جمع آوری امضای عمومی و اعلام اعتراضشان به مراجع رسمی اقدام خواهند کرد.
اگر خشک شده بودند شما مسئولید و اگر بیهوده بریدید باز هم شما مسئولید.» این شعاری بود که بر پلاکاردهای معترضان به قطع درختان ولیعصر نقش بسته بود. ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه دوم امردادماه حدود ۲۰ نفر از معترضان به قطع درختان ولیعصر رو به روی ساختمان شهرداری تهران در خیابان بهشت گرد هم آمدند و اعتراض خود را به مسئولان اعلام کردند. این افراد بدون سردادن هرگونه شعار و یا بر هم زدن نظم عمومی به آرامی در کنار هم گرد آمده و شعارهایی همچون «تهران چنار ندارد» که روی پلاکاردها نوشته بودند را به نمایش گذاشتند. شهرداری تهران در روزهای گذشته اقدام به قطع ۱۰ درخت چنار خیابان ولیعصر کرده و دلیل آن را پوسیدن این درختان و خطر سقوطشان اعلام کرده بود.
با این حال معترضان معتقد بودند که این درختان همگی در کنار ساختمان های بزرگ تجاری و یا دولتی بوده اند. به اعتقاد آنان با توجه به عمر ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ ساله چنار خشک شدن این درختان ظرف هفتاد سال نشان از مدیریت غلط و نگهداری نادرست از آنان دارد. به گزارش خبرنگار ایرانا نیروهای انتظامی وامنیتی نیز که برخوردشان با معترضان کاملا محترمانه و دوستانه و موجب دلگرمی آنان بود از معترضان خواستند تا با فرستادن نمایندگان خود به شهرداری و طرح شفاف خواسته هایشان به گردهمایی پایان دهند. معترضان پس از گذشت یک ساعت اهم خواسته های خود را نظارت و تایید کارشناسان محیط زیست بر قطع درختان در صورت پوسیده بودن، مدیریت دقیق تر و نگهداری بهتر، حفظ و نجات درختان باقی مانده، و توسعه فضای سبز شهری عنوان کرده و با انتخاب نمایندگانشان محل تجمع را ترک کردند. نمایندگان آنان پس از حضور در ساختمان شهرداری اعلام کردند که نسبت به تهیه بیانیه ای برای جمع آوری امضای عمومی و اعلام اعتراضشان به مراجع رسمی اقدام خواهند کرد.
مهدی کروبی دچار ناراحتی ریوی و گوارشی شده است
سحام نیوز، نزدیک به مهدی کروبی، روز پنجشنبه اعلام کرد که آقای کروبی، سه روز پیش برای انجام آزمایش ام آر آی و بدون حضور هیچ یک از اعضای خانوادهاش به یکی از مراکز درمانی برده شد. به نوشته سحام نیوز، مهدی کروبی در دوره حبس در ساختمان امن اطلاعات از دسترسی به هوای آزاد و آفتاب همواره محروم بوده است و به همین جهت دچار ناراحتی ریوی و گوارشی شده است.
استمداد مادران جوانان محکوم به اعدام عرب اهواز از مردم جهان/ جهان شاهد اعدام جگرگوشههای ما نباشد
کوردستان میدیا: مادر ٤ جوان محکوم به اعدام در شهر شادگان، طی نامهای خطاب به مردان و زنان جهان نوشتهاند، برای نجات فرزندان جوانمان از همه، خصوصا مادران فرزند در آغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری داریم و فریاد ما را برای نجات چهار جوان و جگرگوشهمان به گوش همه نهادهای مدنی و بینالمللی رسانده، و مانع از اعدام آنان شوید.
نسخهای از این نامه که به وبسایت کُردستان میدیا رسیده است در پی میآید:
پس از چهار سال گریه و انتظار و با چشمان خشکیده از اشک، خبر تأیید اعدام فرزندان جوانمان به نامهای "غازی عباسی" فرزند احمد متولد ١٣٦١، "عبدالرضا امیرخنافره" فرزند یونس متولد ١٣٦٦، "عبدالامیر مجدمی" فرزند هوشنگ متولد ١٣٥٩ و "جاسم مقدمپیام" فرزند سعید متولد ١٣٦٤ كه به اتهام "محاربه و مفسد فیالأرض" محكوم به اعدام شدهاند ، را هفته گذشته شنیدیم.
فرزندانی که جگر گوشههای ما و پدرانشان هستند و از لحظه دستگیری تا روز محاکمه صوری خصوصا ماههای وجود آنها و بیخبری ما که در اداره اطلاعات اهواز و زیر شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی سپری شده و آنان را مجبور به قبول نکردههایی کردند که قبلا از جانب مأمورین مهندسی و به زبانی غیر از زبان مادری نوشته شده بود.
چهار سال پیش مأموران اطلاعاتی با شبیخونزدن و ورود به خانههای ما در شهر دور افتاده و محروم "شادگان" فرزندانمان را در محضر و منظرمان سر به کیسه کرده و به جای نامعلومی بردند و پس از چندین ماه بیاطلاعی و چند سال حبس و با اتهاماتی ملفق بر مبنای ظن و گمان و با پروندهسازیهای قابلتطبیق با قانون مجازات، آنان را بدست قضات خارج شده از رحم همان اطلاعات سپردند و با حکم از قبل تهیهشده در محاکمهای صوری و کوتاه، دستور سپردن جوانان ما را به ماشین اعدام جمهوری اسلامی ایران را از قاضی علی فرهادوند (شعبه یك دادگاه انقلاب اهواز) و سپس قاضیرضا فرجالهی (شعبه ٣٢ دیوان عالی كشور) دست نشانده گرفتند.
برکسی و خصوصا فعالین حقوق بشر جهان پوشیده نیست که فرزندان جوانمان در راه چوبهدار و آویزشدن از جرثقیل کشوری (ایران) هستند که در جهان پس از چین رتبه دوم را داراست و حکم اعدام فرزندانمان که تنها فعالیتشان مشارکت فعال در شبهای شعر و ادب و پاسداری متواضعانه از زبان مادری (عربی) بوده را صادر و برای اجرا و قتل فرزندانمان آماده شدهاند.
حال ما چهار مادر جگرسوخته پس از چهار سال شکنجه و عذاب و انتظار همراه استرس و بیخوابی خود و فرزندان و همسرانمان، اکنون مرگ خویش را قبل از اعدام فرزندانمان از خدا آرزومندیم، زیرا ما مثل همه مادران جهان مرگ خویش را بهتر از شنیدن خبر اعدام اولادمان دانسته چه رسد دیدن و حلقآویزشدن فرزندان جوانمان، ممکن است با مرگ ما چهار مادر برای چهار جوان عرب، نه مادری میماند و نه زبان مادری، تا حداقل و شاید به جرم دفاع و احیای زبان مادری جهان شاهد اعدام جگرگوشههای ما نباشد.
بدینوسیله و برای نجات فرزندان جوانمان از همه زنان و مردان جهان، خصوصا مادران فرزند در آغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری نموده، فریاد ما را برای نجات چهار جوان وجگرگوشهمان به گوش همه نهادهای مدنی و بینالمللی رسانده، مانع اعدام آنان شوید.
کوردستان میدیا: مادر ٤ جوان محکوم به اعدام در شهر شادگان، طی نامهای خطاب به مردان و زنان جهان نوشتهاند، برای نجات فرزندان جوانمان از همه، خصوصا مادران فرزند در آغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری داریم و فریاد ما را برای نجات چهار جوان و جگرگوشهمان به گوش همه نهادهای مدنی و بینالمللی رسانده، و مانع از اعدام آنان شوید.
نسخهای از این نامه که به وبسایت کُردستان میدیا رسیده است در پی میآید:
پس از چهار سال گریه و انتظار و با چشمان خشکیده از اشک، خبر تأیید اعدام فرزندان جوانمان به نامهای "غازی عباسی" فرزند احمد متولد ١٣٦١، "عبدالرضا امیرخنافره" فرزند یونس متولد ١٣٦٦، "عبدالامیر مجدمی" فرزند هوشنگ متولد ١٣٥٩ و "جاسم مقدمپیام" فرزند سعید متولد ١٣٦٤ كه به اتهام "محاربه و مفسد فیالأرض" محكوم به اعدام شدهاند ، را هفته گذشته شنیدیم.
فرزندانی که جگر گوشههای ما و پدرانشان هستند و از لحظه دستگیری تا روز محاکمه صوری خصوصا ماههای وجود آنها و بیخبری ما که در اداره اطلاعات اهواز و زیر شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی سپری شده و آنان را مجبور به قبول نکردههایی کردند که قبلا از جانب مأمورین مهندسی و به زبانی غیر از زبان مادری نوشته شده بود.
چهار سال پیش مأموران اطلاعاتی با شبیخونزدن و ورود به خانههای ما در شهر دور افتاده و محروم "شادگان" فرزندانمان را در محضر و منظرمان سر به کیسه کرده و به جای نامعلومی بردند و پس از چندین ماه بیاطلاعی و چند سال حبس و با اتهاماتی ملفق بر مبنای ظن و گمان و با پروندهسازیهای قابلتطبیق با قانون مجازات، آنان را بدست قضات خارج شده از رحم همان اطلاعات سپردند و با حکم از قبل تهیهشده در محاکمهای صوری و کوتاه، دستور سپردن جوانان ما را به ماشین اعدام جمهوری اسلامی ایران را از قاضی علی فرهادوند (شعبه یك دادگاه انقلاب اهواز) و سپس قاضیرضا فرجالهی (شعبه ٣٢ دیوان عالی كشور) دست نشانده گرفتند.
برکسی و خصوصا فعالین حقوق بشر جهان پوشیده نیست که فرزندان جوانمان در راه چوبهدار و آویزشدن از جرثقیل کشوری (ایران) هستند که در جهان پس از چین رتبه دوم را داراست و حکم اعدام فرزندانمان که تنها فعالیتشان مشارکت فعال در شبهای شعر و ادب و پاسداری متواضعانه از زبان مادری (عربی) بوده را صادر و برای اجرا و قتل فرزندانمان آماده شدهاند.
حال ما چهار مادر جگرسوخته پس از چهار سال شکنجه و عذاب و انتظار همراه استرس و بیخوابی خود و فرزندان و همسرانمان، اکنون مرگ خویش را قبل از اعدام فرزندانمان از خدا آرزومندیم، زیرا ما مثل همه مادران جهان مرگ خویش را بهتر از شنیدن خبر اعدام اولادمان دانسته چه رسد دیدن و حلقآویزشدن فرزندان جوانمان، ممکن است با مرگ ما چهار مادر برای چهار جوان عرب، نه مادری میماند و نه زبان مادری، تا حداقل و شاید به جرم دفاع و احیای زبان مادری جهان شاهد اعدام جگرگوشههای ما نباشد.
بدینوسیله و برای نجات فرزندان جوانمان از همه زنان و مردان جهان، خصوصا مادران فرزند در آغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری نموده، فریاد ما را برای نجات چهار جوان وجگرگوشهمان به گوش همه نهادهای مدنی و بینالمللی رسانده، مانع اعدام آنان شوید.
نسخهای از این نامه که به وبسایت کُردستان میدیا رسیده است در پی میآید:
پس از چهار سال گریه و انتظار و با چشمان خشکیده از اشک، خبر تأیید اعدام فرزندان جوانمان به نامهای "غازی عباسی" فرزند احمد متولد ١٣٦١، "عبدالرضا امیرخنافره" فرزند یونس متولد ١٣٦٦، "عبدالامیر مجدمی" فرزند هوشنگ متولد ١٣٥٩ و "جاسم مقدمپیام" فرزند سعید متولد ١٣٦٤ كه به اتهام "محاربه و مفسد فیالأرض" محكوم به اعدام شدهاند ، را هفته گذشته شنیدیم.
فرزندانی که جگر گوشههای ما و پدرانشان هستند و از لحظه دستگیری تا روز محاکمه صوری خصوصا ماههای وجود آنها و بیخبری ما که در اداره اطلاعات اهواز و زیر شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی سپری شده و آنان را مجبور به قبول نکردههایی کردند که قبلا از جانب مأمورین مهندسی و به زبانی غیر از زبان مادری نوشته شده بود.
چهار سال پیش مأموران اطلاعاتی با شبیخونزدن و ورود به خانههای ما در شهر دور افتاده و محروم "شادگان" فرزندانمان را در محضر و منظرمان سر به کیسه کرده و به جای نامعلومی بردند و پس از چندین ماه بیاطلاعی و چند سال حبس و با اتهاماتی ملفق بر مبنای ظن و گمان و با پروندهسازیهای قابلتطبیق با قانون مجازات، آنان را بدست قضات خارج شده از رحم همان اطلاعات سپردند و با حکم از قبل تهیهشده در محاکمهای صوری و کوتاه، دستور سپردن جوانان ما را به ماشین اعدام جمهوری اسلامی ایران را از قاضی علی فرهادوند (شعبه یك دادگاه انقلاب اهواز) و سپس قاضیرضا فرجالهی (شعبه ٣٢ دیوان عالی كشور) دست نشانده گرفتند.
برکسی و خصوصا فعالین حقوق بشر جهان پوشیده نیست که فرزندان جوانمان در راه چوبهدار و آویزشدن از جرثقیل کشوری (ایران) هستند که در جهان پس از چین رتبه دوم را داراست و حکم اعدام فرزندانمان که تنها فعالیتشان مشارکت فعال در شبهای شعر و ادب و پاسداری متواضعانه از زبان مادری (عربی) بوده را صادر و برای اجرا و قتل فرزندانمان آماده شدهاند.
حال ما چهار مادر جگرسوخته پس از چهار سال شکنجه و عذاب و انتظار همراه استرس و بیخوابی خود و فرزندان و همسرانمان، اکنون مرگ خویش را قبل از اعدام فرزندانمان از خدا آرزومندیم، زیرا ما مثل همه مادران جهان مرگ خویش را بهتر از شنیدن خبر اعدام اولادمان دانسته چه رسد دیدن و حلقآویزشدن فرزندان جوانمان، ممکن است با مرگ ما چهار مادر برای چهار جوان عرب، نه مادری میماند و نه زبان مادری، تا حداقل و شاید به جرم دفاع و احیای زبان مادری جهان شاهد اعدام جگرگوشههای ما نباشد.
بدینوسیله و برای نجات فرزندان جوانمان از همه زنان و مردان جهان، خصوصا مادران فرزند در آغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری نموده، فریاد ما را برای نجات چهار جوان وجگرگوشهمان به گوش همه نهادهای مدنی و بینالمللی رسانده، مانع اعدام آنان شوید.
اسلام، دین نفرت است
اسلام، دین نفرت است؛ دین وحشت و مرگ؛ دین خفت و بیآبرویی؛ خشم و دشنام؛ دین دیگرکشی و دیگرستیزی؛ حال آن دیگری
هرکه میخواهد باشد؛ در باور تئوریسینها و متولیان این دین، هرآنکس را که مانند اینان نیست و مانندشان نمیشود و نمیخواهد
بشود و نمیتواند بشود، باید کشت؛ باید به صلابه کشید. این دین، دین کشورهای بدبختی است که در هیچکدامشان تمدن و تجدد و
حقوق برابر انسانها پای نگرفته است.
هرکه میخواهد باشد؛ در باور تئوریسینها و متولیان این دین، هرآنکس را که مانند اینان نیست و مانندشان نمیشود و نمیخواهد
بشود و نمیتواند بشود، باید کشت؛ باید به صلابه کشید. این دین، دین کشورهای بدبختی است که در هیچکدامشان تمدن و تجدد و
حقوق برابر انسانها پای نگرفته است.
امروز به تاریخ 31 تیر ماه، حوالی ساعت 3 بعد الظهر، مهدی حمیدی شفیق فعال سابق دانشجویی و از دستگیر شدگان اعتراضات مربوط به دریاچه ی اورمیه از زندان تبریز به اداره ی اطلاعات برده شد. وی به 2 سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شده است که بیش از نیمی از آن را گذرانده است. گفته می شود این انتقال وی به اداره ی اطلاعات مربوط به اعتصاب غذای اخیر زندان تبریز باشد.
رهبران اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف روحانی شرکت نخواهند کرد
بریتانیا، امروز چهارشنبه ۲۴ ژوئیه ، اعلام داشت علیرغم دعوت رسمی ایراننمایدنه ای را برای حضور در مراسم تحلیف حسن روحانی، رئیس جمهور جدید رژیم، نخواهد فرستاد.
به گزارش روزنامه گاردین یک سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرده است که اتحادیه اروپا به توافق رسیده در سطح مقاماهای دیپلومانیک مستقر در ایران حصور خواهد داشت و بریتانیا در حال حاضر در ایران سفارت ندارد.
سفارت انگلیس در نوامبر ۲۰۱۱ پس از حمله نیروهای بسیج به این سفارت حمله ور شدند بسته شد.
مقاماهای رژیم حاکم بر ایران قبلا اعلام کرده بود که بغیر از رهبران امریکا و اسرائیل از همه رهبران جهان رسما دعوت کرده است تا در مراسم تحلیف روحانی که در روز ۴ اوت برگزار خواهد داشت شرکت کنند.
رسلنه های ایران همچنین در اغارزهفته گزارشهائی را مبنی بر شرکت جک استراو، وزیر خارجه سابق و نماینده کنونی پارلمان انگلیس در مراسم تحلیف روحانی شرکت خواهد کرد اما دفتر جک اسراو این خبرها را تکذیب کرد.
در خمین حال رژیم ایران اعلام داشته که کرزائی رئیس جمهور افغانسان و همچنین عاسف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان در این مراسم شرکت خواهند کرد.
بر اساس پاره ای از خبرهای منتشره، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در اواسط ماه اوت به ایران سفر خواهد کرد. هدف این سفر مذاکرات بین پوتین و روحانی بر سر کمسائل برنامه اتمی ایران اعلام شده.
در همین گزارش شده که پوتین در سفر خود فروش موشکهای اس ۳۰۰ را نیز، به ایران پیشنهاد خواهد کرد.
قطع تلفنهای زندانیان سیاسی زندان کارون اهواز
تلفنهای زندانیان سیاسی زندان کارون اهواز از روز یکشنبه قطع شده است.
از روز یکشنبه ۳۰ تیر ماه تلفنهای زندانیان سیاسی زندان کارون اهواز قطع شده است و ایشان که تا پیش از این اجازه
یک تماس تلفنی ۳ دقیقهای را بصورت یک روز در میان داشتند، از این امکان محروم شدهاند.
یک منبع مطلع که موفق به ملاقات با یکی از زندانیان سیاسی بند سیاسی این زندان شده بود، به گزارشگر هرانا گفت:
"با وجود گرمای شدید اهواز که در طی روز بالای ۵۰ درجه سانتیگراد است، کولر بند زندانیان سیاسی از بیش از ۲ ماه
پیش خراب شده بود و مسئولین هیچ اقدامی در جهت تعمیر آن انجام نداده بودند. در نهایت هفته گذشته زندانیان خود
دست بکار شده و اقدام به جمع آوری پول جهت تعمیر کولر نمودند. تعمیر کار متخصصی که جهت تعمیر کولر وارد زندان شد،
به محض ورود توسط مسئولین بازداشت شد و از همان موقع تلفن زندانیان سیاسی را قطع نمودند."
هرانا
از روز یکشنبه ۳۰ تیر ماه تلفنهای زندانیان سیاسی زندان کارون اهواز قطع شده است و ایشان که تا پیش از این اجازه
یک تماس تلفنی ۳ دقیقهای را بصورت یک روز در میان داشتند، از این امکان محروم شدهاند.
یک منبع مطلع که موفق به ملاقات با یکی از زندانیان سیاسی بند سیاسی این زندان شده بود، به گزارشگر هرانا گفت:
"با وجود گرمای شدید اهواز که در طی روز بالای ۵۰ درجه سانتیگراد است، کولر بند زندانیان سیاسی از بیش از ۲ ماه
پیش خراب شده بود و مسئولین هیچ اقدامی در جهت تعمیر آن انجام نداده بودند. در نهایت هفته گذشته زندانیان خود
دست بکار شده و اقدام به جمع آوری پول جهت تعمیر کولر نمودند. تعمیر کار متخصصی که جهت تعمیر کولر وارد زندان شد،
به محض ورود توسط مسئولین بازداشت شد و از همان موقع تلفن زندانیان سیاسی را قطع نمودند."
هرانا
۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه
وضعیت نگران کننده حسین رونقی و بیتوجهی مسئولین
با وجود وخامت وضع جسمی حسین رونقی ملکی و قطع داروهای وی بدلیل خونریزی معده، مسئولین در اعزام وی به
مراکز درمانی تعلل میکنند.
این وبلاگ نویس و زندانی سیاسی که به مشکلات حاد کلیوی مبتلاست، بدلیل خونریزی معده دیگر نمیتواند داروهای
کلیوی خود را مصرف کند و نظر پزشکان زندان بستری شدن وی در بیمارستانی مجهز در خارج از زندان است.
حسین رونقی ملکی از خونریزی و درد شدید کلیه، سوزش ادرار، التهاب پروستات و مثانه و خونریزی معده رنج میبرد و در
بهداری زندان امکان مداوای وی وجود ندارد. با این وجود با کارشکنی مسئولین وی از اعزام به مرخصی و یا انتقال به
بیمارستانی مجهز خارج از زندان محروم بوده است.
حسین رونقی ملکی از مسئولان کمیته ایران پراکسی که بنا به رای دادگاه انقلاب، به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری
محکوم شده است، از آذرماه سال ۱۳۸۸ تاکنون در زندان به سر میبرد.
هرانا
مراکز درمانی تعلل میکنند.
این وبلاگ نویس و زندانی سیاسی که به مشکلات حاد کلیوی مبتلاست، بدلیل خونریزی معده دیگر نمیتواند داروهای
کلیوی خود را مصرف کند و نظر پزشکان زندان بستری شدن وی در بیمارستانی مجهز در خارج از زندان است.
حسین رونقی ملکی از خونریزی و درد شدید کلیه، سوزش ادرار، التهاب پروستات و مثانه و خونریزی معده رنج میبرد و در
بهداری زندان امکان مداوای وی وجود ندارد. با این وجود با کارشکنی مسئولین وی از اعزام به مرخصی و یا انتقال به
بیمارستانی مجهز خارج از زندان محروم بوده است.
حسین رونقی ملکی از مسئولان کمیته ایران پراکسی که بنا به رای دادگاه انقلاب، به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری
محکوم شده است، از آذرماه سال ۱۳۸۸ تاکنون در زندان به سر میبرد.
هرانا
اشتراک در:
پستها (Atom)